کتاب ارباب حلقه ها (جلد اول)

اثر جی آر آر تالکین از انتشارات روزنه - مترجم: رضا علیزاده-داستان فانتزی

کتاب حاضر بخش نخست از مجموعه سه گانه «ارباب حلقه ها» ست. در این کتاب « فرودو بگینز » هابیت جوانی ست که به همراهی یارانی از اقوام دیگر سرزمینهای افسانه ای هابیتها؛ سفرش را برای نابودی حلقه شیطانی آغاز میکند


خرید کتاب ارباب حلقه ها (جلد اول)
جستجوی کتاب ارباب حلقه ها (جلد اول) در گودریدز

معرفی کتاب ارباب حلقه ها (جلد اول) از نگاه کاربران
واقعا اونقدر جدی درمورد اسناد و .. صحبت میشه که از خودم خجالت میکشدم موقع خوندن که این رو جزو فانتزی ها میدونستم :)) :-@
وای... الف ها... الف ها... علاقه ی من به این موجودات حقیقتا غیرقابل وصفه!!! و تا مدت زیادی بعد از دیدن فیلم هاش من موهام رو سعی میکردم مثل لگولاس ببندم :@>
وای آخه چقدر دوستداشتنی؟ آواز میخونن، چنگ میزنن، قدیمی ن، همراه طبیعتن، زیبان، و ... آه...
پ.ن: همراه با مریم خوندم، و با اینکه اون خائن (!) کلی از من عقب بود، یهو یه روز زود تر تموم کرد :-ال
پ.ن 2: تا 9 روز دیگه که لیلی رو میبینم مجبورم صبر کنم برای خوندن دو :-<
پ.ن 3: واقعا ستاره ای جز پنج به نظرم نمیرسه :د

مشاهده لینک اصلی
اولین کتاب از سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها»ست. هر چند که این مجموعه به زور سه گانه شده و کتاب اول خودش شامل دو کتاب است. فرود بگینز که ماجراهایش در کتاب هابیت‌ها آمده بود، حلقه‌ای را پیدا کرده که نمی‌داند چقدر قدرتمند و شوم است. در جشنی که برای تولد صد و چند سالگی‌اش برگزار می‌کند، اموالش و حلقه را به عموزاده‌اش «فرودو» می‌بخشد و خودش به سفر می‌رود. گندالف (جادوگر خاکستری) به فرودو راز حلقه را می‌گوید و از او می‌خواهد که از شایر برود زیرا سائورون (فرمانروای تاریکی) در جستجوی حلقه است. چند سالی از گندالف خبربی نمی‌شود و یک روز فرودو و هابیت دیگری به نام سام گمگی بنا به توصیه‌ی گندالف تصمیم می‌گیرند شایر را ترک کنند بدون اینکه مقصد نهایی‌شان را بدانند.
از لحاظ داستان‌پردازی، زبان و توصیفات کتاب خوبی است، اما یک جاهایی برایم کند پیش می‌رفت. یک دلیلش هم این بود که فیلم ارباب حلقه‌ها را دو بار دیده بودم و مدام منتظر بودم که به جاهای هیجان‌انگیز ماجرا برسم و اینکه می‌دانستم قرار است چه اتفاقی بیفتد بخشی از لذت بکر بودن را می‌گرفت. هر چند که کتاب تفاوت‌های زیادی هم با فیلم داره، مثلا شخصیت تام بامبادیل که در کتاب بود توی فیلم اصلا وجود نداشت، یا اینکه من یادم نمی‌آید
https://goo.gl/OK6m3J

مشاهده لینک اصلی
شاهکار Tolkeins در درجه اول برای اهمیت تاریخی آن قابل توجه است. او اساسا ژانر فانتزی را اختراع کرد و به همین دلیل تمام خوانندگان فانتزی مدیون شهادت او بودند. بسیاری از چیزهایی که در کتاب های او به چشم می خورد، امروزه به نظر می رسد، اما به همین دلیل است که او از زمانی که این کتاب را نوشت، تقریبا همه آنها اصلی بودند، زمانی که این کتاب نوشته شده بود. گفته می شود، تولکر یک نویسنده بسیار وحشتناک نیست. او تمایل دارد جزئیات دقیق در مورد مفاهیم بی اهمیت را ادامه دهد. بخشی از کتاب، مانند شعر یونانی، برای خواندن دردناک است. و برگ او با توصیف برگ های جنگل می تواند کاملا بی اهمیت باشد. از آنجایی که او این سریال را نوشت، چندین نویسنده فانتزی دیگر داستان اصلی را به سرقت برده و با استفاده از پروسس با کیفیت بالا بازنویسی کرده است. برای مثال، سری Terry Brooks Shannara، در طرح و شخصیت های بیشتر یا کمتر یکسان است، اما Brooks یک نویسنده مشهورتر است. بنابراین بسته به اینکه آیا متن معتبر را ترجیح می دهید، یا متن نوشته شده بهتر، باید براساس آن انتخاب کنید. مفهوم قهرمانانه در Tolkein به خصوص قابل توجه است. این اولین بار است که من می توانم بگویم رمان هایی که قهرمانی را کاملا بر اساس ویژگی های داخلی تعریف می کنند. شخصیت بدون توانایی برای مبارزه و یا استفاده از جادو، و یا اساسا انجام هر کاری به جز برای انجام بهترین خود را برای انجام درست است. این مفهوم قهرمانی، چیزی است که بیشتر مردم امروزه به آن فکر می کنند، کاملا متفاوت از آنچه که از لحاظ تاریخی درک شده بود (جایی که قهرمانانه مترادف با قدرت و توانایی بود، گاهی اوقات در رابطه با اخلاق، اما گاهی اوقات نه). بنابراین، به این ترتیب، مانند بسیاری دیگر، Tolkein تاثیر زیادی بر فرهنگ مردمی داشته است.

مشاهده لینک اصلی
امشب در اندرسون کوپر 360، ما خودمان را در مورفریسروو، تنسی و در خانه عمومی و آبجوسازی اژدهای سبز، یک میخانه الهام گرفته از Tolkien پیدا می کنیم. امشب مهمان ویژه ما هیچ چیز دیگری از جانب Hobbit، آقای Bilbo Baggins، پیش از Shire نیست. ما باید یک لحظه برای شناخت فردی که به نسل های طرفداران ادبی و به نسل جدیدی از طرفداران فیلم در دهه گذشته تبدیل شده است، داشته باشیم. بیلبو، امشب چطور است؟ بیلبو Baggins: من خوبم؛ با تشکر از شما، اندرسون، و چگونه در مورد خودتان؟ اندرسون کوپر: من خوبم، ممنون. به من بگویید، چطور کار با پیتر جکسون بود؟ BB: چه چیزی را دوست ندارید؟ He's a professional، with a great attention to details and a heart for our story.AC: چگونه او متفاوت از کار با J.R.R Tolkien؟ BB: رونالد تعجب بود، مردی شایسته این دنیا هرگز شناخته شده نیست. او حساس بود، اما نه به نحوی که این نسل از اصطلاح استفاده کند؛ او یک مرد واقعی بود، می توانست چوب را بریده و آتش بسازد، اما او در ذهن آسمانی بود، او یک مرد خداداد بود. پیتر بیشتر دنیوی است، اما روحانی خود را دارد. آکسی: آیا در دهه 1950 هالیوود متفاوت از انگلستان بود؟ BB: کلمه من، بله! اما عمدتا در مقیاس چیزها، ماده خیلی زیاد نیست. وقتی رونالد اولین بار در سال 1954 داستان خود را منتشر کرد، برخی از سر و صدا و توجه وجود داشت اما در حال حاضر سطح دیگری از شهرت و ثروت وجود دارد، من نمی توانم ذهن خود را در اطراف آن قرار دهید! من می خواستم برای صبحانه ای از برخی از تخم مرغ و سوسیس پرداخت کنم و مسافرخانه گفت: «پول شما اینجا نیست، استاد هابیت، اما من هیچ وقت سکه های زیادی نداشتم و هیچ کس آن را نمی برد! جهان دچار ضعف درونی شده است. AC: و نومیدی خود، سئورون، چگونه او را در طول سالها تغییر داد؟ BB: خب! در حال حاضر یک پرس و جو وجود دارد، بله آقا! اجازه بدهید فقط بگویم که او درد در گذشته دور بوده و امروز نیز باقی مانده است. اگر معنی خود را پیدا کنید، او همیشه یک نقطه محکم روی تشک است. من هیچوقت تعجب نکردم که او درگیر سیاست شما باشد. آکادمی: در مورد آن، بیلبو - آیا اگر من شما را بیلبو صدا بزنم، ببخشید؟ BB: لطفا. AC: با تشکر از شما، درباره Sauronâ € ™ ثانیه ورود به سیاست های محلی؟ BB: اجازه دهید من به طور صریح صحبت کنم، اندرسون، Sauron است خود خدمت می کنند. او پیشاپیش سیاست خود شماست که برای او بهترین است. آکادمی: آیا شما تعجب کردید که او به شرایط آب و هوایی ما خیلی سازگار بوده است؟ BB: هیچکدام! ای خدای من، نه! او برای صحنه ساخته شده بود، همانطور که آقای نیکسون می گفت: «بیلبو، شهرت شما را تغییر داده است؟ BB: اندرسون، من دوست ندارم فکر کنم، اما شاید در برخی از راه های کوچک. AC: مثال. BB: منصفانه به اندازه کافی، من می خواهم بالای پاهای خود را به دست آورم. پشت در شایر، در مورد آن فراموش می شود، اما در اطراف اینجا فقط این موضوع را انجام می دهد و آن را انجام می دهد. AC: بالا از شما پاها waxed؟ BB: غرور ملایم، من به شما اطمینان، یک لذت ساده ای را برای من به ارمغان می آورد و لذت بردن. AC: به خوبی سزاوار، Iâ € ™ م مطمئن.BB: خوب، راه های ساده ای را برای لذت بردن وجود دارد. AC: بیلبو، آنچه که شما می خواهم قبل از اینکه ما امضا کردن به مخاطبان ما ؟ BB: متشکرم، آندرسون. من فکر می کنم داستان ما در مورد شایستگی و انجام درستی است که ما فقط می خواهیم به مخاطبان خود بگوییم، طرفداران ما، هر دو کتاب ها و فیلم های اخیر. این همیشه در مورد قاتلان اژدها یا شکست دادن یک ستمگر شر نیست - اغلب چیزهای کوچک است - پرداخت دستمزد منصفانه به باغبان یا قصابی روستای شما و رعایت احترامات مشترک. اگر ما می توانیم جنگ های کوچک را در خانه برنده کنیم، سپس جنگ های بزرگتر از خودشان مراقبت خواهند کرد. AC: متشکرم، بیلبو، لذت بردن است. BB: لذت همه ی من، اندرسون است و شما از آن لذت نمی برید بعضی از صنایع خوب در حالی که ما اینجا هستیم؟ AC: چرا؟ با تشکر از آقای بیلبو Baggins، این اندرسون کوپر از Murfreesboro، تنسی با Hobbit، Bilbo Baggins گزارش شده است. مراقب باشید، America.2015 ریدا: اولین گام های من بعد از اینکه این داستان شگفت انگیز را بخوانید این است که در قلبش یک کتاب سفر است، از خروج از Shire، از طریق Bree، و تمام راه در امتداد مسیرهای خطرناک، از طریق Moria و دیدن لوریان این یک داستان در مورد سفر است. این باعث شد که من حتی بیشتر از کار خوب کارگردان، پیتر جکسون و خدمه اش برای فیلمبرداری شگفت انگیز کارگردان فیلم Tolkienâ € ™ ثانیه چشم انداز. با این حال، من از دست دادن تام بمبادیل از فیلم ها را از دست نمیدهم، زیرا او اظهارنظر است که چگونه فیلم ها به اندازه کامل بودن داستان داستان Tolkien فاقد آن هستند، فیلم ها رزمی هستند و در مورد درگیری های مسلحانه. جکسون باید بلیط بفروشد، من این را درک می کنم. اما Bombadil، شعر و ترانه همچنین بخشی جدایی ناپذیر از پرنعمت حلقه Tolkienâ و بخشی از این قالب برای فانتزی بالا است. چیزی که جکسون حق داشت اهمیت Sam Gamgee بود، رویکرد مستقیم ساده خود را به زندگی ممکن است معادل Tolkienâ به تازگی روستاییان انگلیسی خود را انجام داده اند. در نهایت صحنه بین Boromir و Frodo در ادبیات کلاسیک است. خوب انجام شده است، پروفسور Tolkien.

مشاهده لینک اصلی
اگر فرزندتان را به یاد می آورید که نمایشگاه کتاب های عالی یا فرم های نظم اسوهآمیز را به یاد داشته باشید، دستان خود را بالا ببرید؟ خوب، در دبیرستان، این شیرین را در جعبه ای که با بقیه سه گانه و The Hobbit قرار گرفته بود را برداشتم. متاسفانه، در حالی که من همیشه در مورد خواندن مشتاق بودم، انگیزه ای برای تکمیل آن تقریبا 15 سال پیدا نکردم. در اوایل دهه 90، هابیت را خوانده ام. سپس من با شروع این یکی را دنبال کردم، اما در مدت کوتاهی پس از تام بمبادیل، علاقه اش را از دست دادم. Tolkien عالی است، اما می تواند کمی برای یک مدرسه متوسطه باشد. حتی زمانی که من در نهایت آن را در حدود سال 2001 (فقط در زمان فیلم)، آن را هنوز هم کمی از کار عشق است. در پایان، هر چند - بدون شک، 5 ستاره تمام راه! این کلاسیک است! این یکی از پدربزرگهای فانتزی فوق العاده است - من شک دارم شما می توانید یک نویسنده فانتزی را پیدا کنید که تحت تاثیر این کتاب / سری قرار نگرفته است. حتی اگر برخی از قطعات را آهسته پیدا کنید، راه خود را نابود کنید، من تضمین میکنم که شما از آن پشیمان نیستید!

مشاهده لینک اصلی
دفعات بازدید: بررسی توسط Doc Opp؛ من فکر می کنم او آن را کاملا به خوبی پوشش می دهد. او توضیح می دهد که چگونه تولکین پیشگام فانتزی نوشتن بود و چرا این کتاب ها را مهم می سازد. او همچنین عقیده دارد که اهمیت تاریخی این امر موجب می شود مردم نادیده نگیرند که تلکین نمیتواند ارزش نان را بدست آورد. اوپس معتقد است که شاید آن چیزی را در ارتباط با مفهوم قهرمانی در روزهای تولکینز متفاوت داشته باشد. من مطمئن نیستم که با آن موافقم. منظورم این است که من موافق هستم که شخصیت های او مطالعه در perserverance بدون اینکه قادر به واقعا مبارزه و یا انجام هر چیزی اما perservere، من فقط نمی دانم که من خرید آن نشانه ای از زمان است. من فکر می کنم Tolkien فقط خسته کننده است. همچنین نمی دانم که سری شانارا اساسا همان داستان با یک نویسنده بهتر در helm است. زهر من نسبت به Tolkien بزرگتر از Opps است شاید به این دلیل که ما به دلایل مختلف به عنوان خوانده شده. من بسیار صبور هستم با نویسندگان که ایده ها و تصورات بزرگی را در مورد دنیای فیزیکی بدست آورده اند، اما نمی توانند به سر یک فرد برای نجات جان خود دست یابند و بنابراین نمی توانند داستان بگویند. این نوع از نویسندگان اغلب در علم فانتزی / فانتزی یافت می شوند، زیرا این ژانر برای به ارمغان آوردن نوآوری های نوآورانه و قابل قبول از یک دوره زمانی آینده یا گذشته است. اگر بچه ها مانند اوپ همیشه در حال انجام توضیح دادن بودند، ممکن است من از تولکین متنفر نیستم شور و هیجان، اما متاسفانه جهان با افرادی که فایرفاکس را خوانده اند پر شده است اما کسانی که به یاد آورده اند، معلم روشن خود، نام یک بار و شاید نام تولکینز را گفته اند و احتمالا چیزی درباره چگونگی پدرش فانتزی مدرن گفته است، و این افراد برای گفتن نام تولنیز از پشت بام ها تا آنجا که یک فیلم حتی از آن ساخته شده است. در حال حاضر فیلم من واقعا می تواند معده (کمی) به دلیل هالیوود متوجه شد که آنها نمی تواند به طور کامل شانه های مردم را خیس و هنوز هم پول. اما من دیوانه می شوم. نمیتوانم هیچ دلیلی داشته باشم که این رمانها را بخوانم، مگر اینکه آنها مجبور شوند، مثلا برای یک کلاس و حتی پس از آن، itd بهتر است یک کلاس تاریخی و نه یک کلاس نوشتن باشد، مگر اینکه هدف این بود که یاد بگیرند که چگونه نوشتن نکنند. بدون تردید، هیچ پیشرفت شخصیتی، حرکت متمرکز بین گروههای شخصیتی آلا رابرت جردر بدون هیچ کدام از ویژگیهای جردز (اگرچه اردن مسلما گسل نیز دارد)، دلیل محکم تر برای خواندن این رمان ها این است که شما می توانید یک نفر را پاره کنید یکی از آنها زمانی که آنها را تاکین می آورند، با یک نکته در مورد نقطه ای که همه مواردی را که او اشتباه می کند را توصیف می کند. من این را به این ترتیب می دانم، برخی از کتاب های خداحافظی را در زمان من خوانده ام. منظورم زمانی بود که من جوان تر بودم، اگر کتاب دستی بود، یک دفترچه تلفن را بخوانم. اما من نمیتوانم فالوئر حلقهها را به پایان برسانم. مقایسهی Tolkien و آسیموف فقط ... منظورم این است که مثل مقایسه با آسیموف. من تخیلی دارم و همچنین آسیموف، مقایسه را به پایان رسانده است. آسیموف با یک آینده معتبر که جالب بود، آمد و سپس شخصیت های آن را در آن ماجراجویی نوشت که قانع کننده بود. غارهای فولادی درخشان است؛ زیرا کارآگاه نوعی یک انسان است و آسیموف با چیزهایی مانند خجالت به کار می رود زیرا کار پدران شما شما را به اندازه کافی بزرگ نمی کند تا بتوانید در غذای هیدروپونیک مناسب بخورید. من همه چیز را می خوانم، اما شما نقطه را دریافت می کنید. آسیموف ممکن است بهتر از این باشد که ایده های بسیار جالبی داشته باشد و آنها را فراموش نکنند که در مورد مردم بنویسند. من به تلکین لطمه می زنم، او را متهم می کنم که خائنانه و غمگین است. او را متهم به هر نویسنده ای می کنم که 5 ساله بود. ساعت ها یک تیغه چمن را توصیف می کنند، از او می خواهم که یک ژانر را که دوستش دارم و از من خواسته است بر آن بنویسم، حتی اگر اولین کسی بود. این باعث می شود که من بخواهم کل کتاب فانتزی من را به زمین بسپارم. بررسی هایم را انجام می دهم.

مشاهده لینک اصلی
من می خواهم 4.5 ستاره بگویم. در ابتدا فکر کردم کمی کسل کننده بود. آن را خسته و خواب آلود خواندن آن ساخته شده است. من واقعا در وسط فصل متوقف شدم چون دیگر نمی توانم بخوانم من از این متن متنفرم هر چند در حال حرکت بودم. من مصمم به پایان دادن به این سه گانه هستم. من باید این کتاب را شناختم، بیشتر از آنچه که انتظار می رفت خواندم. فیلم ها به پایان رسید نه روز. قضاوت نکن من در آن زمان باردار بودم و بسیار خواب آلود. من بسیار خوشحالم که در حال ادامه هستم، زیرا نیمی از کتاب فوق العاده بود. قلب من هنوز برای شرکت ضرر دارد. این کتاب خیلی خوب نوشته شده. زیبا بود. دنیایی که تولکر باعث خنده من شد. مناظر بسیار زیبا بود که تصور می کردم که چشمانم را تکان دادم. چگونه او با مکان ها و مردم آمد؟ چطور / کجا عکس گرفت؟ این خیلی دقیق بود که به سادگی من را ناراحت می کند. من حتی نمی توانم یک مکانی را که واقعی است توصیف کنم، بجز شهرت درختی را تصور کنم. می توانم تمام صحنه ها را تصور کنم تمام سفرها گاهی اوقات این اطلاعات بیش از حد بود، اما عالی بود. حتی در نیمه اول کتاب این بود که حضور غم انگیز سوارکاران که من را تشویق به دانستن آنچه اتفاق افتاده بود، وجود داشت. گاهی اوقات من بیش از شانه هایم نگاه کردم تا ببینم آیا من تماشا می کردم. شما نمی توانید هر چیزی بهتر از آن را دریافت کنید. بنابراین، من فکر نمی کنم به سایه ها اعتماد کنم. با تشکر از Tolkien! نمی توانید صبر کنید تا قسمت بعدی سفر را شروع کنید.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ارباب حلقه ها (جلد اول)


 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب دریای زمین
 کتاب آرتور قطار بی نقص
 کتاب قصه های وینی پو 33
 کتاب کفشدوزک کوچولو کجاست؟