کتاب جادوگر تاریکی

اثر نورا رابرتز از انتشارات در دانش بهمن - مترجم: سارا زرگر-داستان فانتزی

ایونا در ایرلند با هیچ چیز جز مسیر نان خود، یک نگرش بی وقفه خوش بینانه و استعداد ذاتی با اسب ها می آید. دور از قلعه لوکس که در آن یک هفته صرف می شود، پسرعموهای او، Branna و Connor O'Dwyer را پیدا می کند. و از آنجا که خانواده خانواده است، آنها را به خانه و زندگی خود دعوت می کند. هنگامی که ایونا کار خود را در اصطبل های محلی انجام می دهد، وی بویل مک گراث را با مالک می گیرد. ایونا متوجه می شود که در اینجا او می تواند برای خودش خانه بسازد و زندگی اش را به همان اندازه که می خواهد، زندگی کند، حتی اگر این بدان معناست که بیل برای سرنشین شدن به پاشنه بلند باشد. اما هیچ چیز به نظر نمی رسد. شیطان باستانی در اطراف درخت خانواده یونان زخمی شده و باید شکست خورد. خانواده و دوستان با یکدیگر و برای یکدیگر مبارزه می کنند تا وعده امید و عشق را زنده نگه دارند.


خرید کتاب جادوگر تاریکی
جستجوی کتاب جادوگر تاریکی در گودریدز

معرفی کتاب جادوگر تاریکی از نگاه کاربران
روبرتس استاد در گفتن داستان عاشقانه خوب است، اما آنچه که او حتی بهتر از آن است، گرفتن این عاشقانه و قرار دادن یک احساس بسیار واقعی، چرخش بسیار تاریک فراطبیعی بر روی آن و اتصال آن با هم تا زمانی که آنها برخی از بیشتر عاشقانه های بی نظیری وجود دارد. و این، دوستان من این است که چرا داستان های او را دوست دارم. آنها هرگز غرق در من نشوند، من را از پشت شانه من بیرون می اندازند، منحرف می شوند، و در عین حال به طور همزمان لحظات شیرین و گاهی اوقات داغ، گرم بین شخصیت ها ذوب می شوند. آرایش عواطف و احساسات را به ارمغان بیاورید و آن لحظات جادوگر قدیمی را که برای من آرزو می کنم، به من بدهید. وقتی این سهگانگی را دیدم، فقط می دانستم که این تنها چیزی بود که من نمی توانستم آن را دوست داشته باشم، بلکه نوشیدم و نمی توانستم حق با او بیشتر باشد. ربرتز، ما را به ایرلند می برد، به حومه زیبای سرسبز. یک تنظیم که نمی تواند مناسب تر و یا مناسب تر برای سحر و جادو از همه انواع برای اجرا وحشی و آزاد، با یک گروه از دوستان است که هر کم به عنوان مورد علاقه به عنوان تنظیم. من فلش را از زمان Sorchas به حال حاضر دوست داشتم. این کار فوق العاده انجام شد و چیزی اضافی به داستان اضافه کرد که بدون آن بدون آن بود. این جزئیات سه گانه و جزئیات دقیق و کشف است که قطعا در جاده سریع برای تبدیل شدن به مورد علاقه است.

مشاهده لینک اصلی
سرانجام! نوآر رابرتز سه گانه های سهبعدی کتاب های مورد علاقه من است. منتظر دیگری هستم

مشاهده لینک اصلی
در حال حاضر من حداقل 40 کتاب نورا رابرتس دارم. (من یک خواننده مجدد از کتابهایی هستم که دوست دارم). من مشتاقانه منتظر به Dark Witch بودم و گرچه نکاتي وجود دارد که نوشتن او لغزنده است، نمي توانم باور کنم که اين کتاب چقدر بد است. درست است، هیچ چیز جدیدی در اینجا وجود ندارد. شخصیت ها تقلید بسیار ضعیف از کسانی که در سه گانه سه خواهر خود، با کین از سه گانه کلیدی پرتاب شده به عنوان کبهان شر. من با بسیاری از بازنگریان موافق هستم که کاراکترها عمق ندارند، Iona آزار دهنده است، بیل تقریبا غیرممکن است به خاطر علاقه اش، کانر و میرا سر و صدای زمینه هستند، Branna مرگبار کسل کننده است و @ پیچیده @ Fin؟ سیان از سه گانه دایره دارای نقش ضد قهرمان درگیری است؛ فین چیزی جز رنگ زدن (ha، ha) جایگزین نیست. یک چیز دیگر (در واقع دو). اسب ها در حالی که برای پرورش اندام می پوشند، نمی پوشند. آنها در ایالات متحده (یا در ایالات متحده) و یا در انتهای سر (یا تقریبا در هر جای دیگر) پوشیدن دارند. و نام Darling برای یک اسب فقط بیش از اندازه گرانبها است، و همچنین در قبل از آن، در سه گانه رویایی استفاده می شود. هوم، به نظر می رسد یک الگوی در اینجا ... و من نمی خواهد پایان دادن به سه گانه جادوگر تاریک.

مشاهده لینک اصلی
2.5 * اوغه ... کجا شروع کنم ... من در واقع یکNora fan @ اما این کتاب بود - خیلی مسخره بود در مقایسه با چیزهای دیگر او! این طرح واقعا خوب با یک پرولوگال جالب آغاز شد، اما همانطور که داستان خیلی زیاد ادامه یافت، ناشناخته باقی مانده بود و بقیه احمقانه بود. به عنوان مثال: - چرا @ @ @ صبر کنید تا 800 سال دوباره بماند؟ چرا او حمله به نسل های قدیمی ODwyers را نداشت ؟! - پس از آن، جادوگر Ionas به نظر می رسد فقط ساده و ساده - و از هیچ جا! او به ایرلند به عنوان یک دختر معمولی می آید، تا به طور ناگهانی هزاران جادو جادویی را یاد بگیرند و غیره ... فقط به این دلیل که در خون او بود. به نظر می رسد بیش از حد ساده است! - من درک صفر از دو شخصیت اصلی داشتم! نه ایونا و نه بویل توسعه یافت. فراموش کردن توسعه یافته، حتی داستان پس زمینه آنها داده شده! ایونا ناله می کند که چگونه او تنها و ناخوشایند است - ما هیچ چیز در مورد او نمی دانیم! او پدر و مادرم را سرد می گوید - ما هیچ نمونه ای نگرفتیم، بنابراین واقعا نمی دانم منظور او چیست. آیا آنها به معنی او بود؟ آیا آنها سوء استفاده می کردند ؟! برای انجام دادن به او چه کار کرد تا باعث شود او تنهایی و دلسوز و آسیب ببیند؟ هیچ رابطه گذشته ای ذکر نشده است ... من حتی نمی دانم چقدر قدیمی است ... بدون سرنخ ... بویل - من حتی کمتر در مورد او می دانم. بلند، تاریک (؟ او بود؟) و خوش تیپ ... اوه، brooding و خشمگین و نمی خوام تاریخ قهرمان تا زمانی که او را برای چهارمین بار پرش کرد! همه چیزهایی که من در مورد او می دانم ... - Iona به طور مداوم بر روی بویل ضربه می زند، که به طور مداوم به او می گوید که نباید با هم باشند؟ شما 4 مرتبه اخراجی را رد کردید، لطفا یک نکته را رد کنید ... بنابراین درست از خفاش، او به نظر می رسد بیش از حد ناامید کننده است، گفت: چیزهایی مانند @ من نگرانم که شما رئیس من ... من نمی دانم که شما نمی خواهید یک رابطه با من ... @ \u0026 gt؛ umm، برخی از احترام خود را، لطفا! حتی زمانی که او در مورد او صحبت می کند و به کانر می گوید که او در سرتاسر وی است و او نمی تواند کاری انجام دهد بدون آنکه همه چیز در اطراف او پیچیده شود، نمی توانم به آن فکر کنم اما او فکر می کند، زیرا این درست است که او خود را پرتاب کرد، او را رد کرد او را متقاعد کرد و اکنون همواره نیازمند است! پس بعد از این، او حتی پایین تر می رود و می گوید که @ کارش در حال پیشرفت است، او می داند که تقصیر اوست و او دوست داشتنی نیست، حتی پدر و مادرش هرگز او را دوست ندارند @ \u0026 gt؛ WHOA! چگونه احساس تاسف می کنید ؟! اگر من این مرد بودم، Id تا آنجا که ممکن است از او اجرا شود! شش مورد کلی سبد می بینید - در طول این @ ما باید مبارزه با شر @، 60٪ از کتاب به آنها نوشیدن و خوردن اختصاص داده است! چرا آنها همیشه غذا می خورند و می خورند (منظورم این است که می دانم همه ما باید غذا بخوریم، اما آیا باید در مورد هر وعده غذایی خود بدانم ؟!) ؟؟؟؟ - پایان ناپذیر ساخته شد، همانطور که آنها برای حمله به جادوگر بد آماده می کردند، خواننده دقیقا همان چیزی را نمی دانست که برنامه چه بود! نویسنده ادامه داد: چیزهایی مانند @ به آنها رفت و در برنامه خود ... @ و غیره ... اما من تا به حال هیچ ایده ای که آنها در حال برنامه ریزی برای انجام به @ elil روح @! ظاهرا نه آنها! از آنجا که در پایان، چرا او به او حمله می کند، زمانی که قرار بود شش نفر از آنها باشد ؟! نگه داشتن ذکر شده در برخی از دایره، همه آنها مبارزه، ترکیب نقاط قوت خود را، اما زمانی که آن را به آن آمد، Iona سوار تنها بر روی اسب خود را برای دیدار با جادو تنها! چی؟!؟! چرا؟؟؟ چرا همه آنها همه مبارزه می کنند؟ این هیچ معنی نداشت ... - سرانجام، من به آن گوش دادم، و راوی من را بیرون آورد! او همیشه عجیب و هیجان انگیز و دراماتیک بود! او در 90 سالگی کتابی را برای خود به همراه داشت. من آرزو می کنم کسی به او گفت آرامش داشته باشد، کتاب را به خود اختصاص دهد و سپس شروع به کار کند!

مشاهده لینک اصلی
شاید Ive به یک زمان رسیده که نورا روبرتس و من بخشی از شرکت را تشکیل می دهند. ما چند سال است که همراهانمان هستیم، اما برای من، به خصوص کتابهای PNR، اصطلاحا به این فرمول است که من دیگر نمیتوانم از آن استفاده کنم. شاید Id را در خلق و خوی خلوص تر اگر من احساس نمی کردم که من برای پرداخت و خواندن این داستان در حال حاضر به عنوان بخشی از سه شاگرد سه گانه رقص بر روی هوا. این بسیار یک نسخه ی ماندگار از آن است. چرا که با ارائه MC بیشتر از یک داستان برگشتی سریع زمانی که شما می توانید تمام آن را جست و خیز و تنظیم چیز در 1200s. سپس ما می توانیم شخصیت شما را در روزهای مدرن داشته باشیم که از همه ی اطلاعات (از طریق تاریخ شفاهی مادربزرگش) رول چشم (را وارد کنید) را می دانید و می دانید که جادوگر است و به اجداد خود در خانه می آید و همه آنها را تشخیص می دهد که البته یکی از آنها منتظر تمام این زمان ها بود و البته به خوبی به شما آموزش می دهد که چگونه این قدرت ها را کنترل کنید که در آن ظهور کرده اید. بنابراین blasà © ... جادویی / shmagic. در اینجا هیچ شادی وجود ندارد، همه چیز خیلی ریت و چک کردن در جعبه ها است. این یک داستان خوب است اگر شما هرگز کتاب دیگر PNR رابرتز را بخوانید. هرچند درخشش برای من خالی است، زیرا می توانم به وضوح ببینم چگونه این سه گانه بازی خواهد کرد. در عوض، سه خواهر را دوباره خواند.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب جادوگر تاریکی


 کتاب سفیدبرفی موذی
 کتاب حکومت گرگ ها
 کتاب دستی که درد می کرد
 کتاب سنگی که عاشق شد
 کتاب مهمانی مهتاب
 کتاب توک سیاهه