داستان راز فال ورق، درباره پسری به نام هانس توماس است كه مادرش سالها قبل همسر و فرزندش را ترك كرده. دلیلی كه نویسنده برای این كار مادر می‌آورد، این است كه او در جست‌وجوی هویت گمشده‌اش به سفر رفته است.
هانس شخصیت ویژه و قابل بحثی دارد. وقتی در مجله مانكنها عكس مادر هانس را می‌بینند و متوجه می‌شوند كه او در یونان زندگی می‌كند، پدر خانواده تصمیم می‌گیرد به جست‌وجوی همسرش برود. به‌طور تصادفی برنده بلیط بخت‌آزمایی می‌شوند و پول لازم را برای سفر به دست می‌آورند. در مسیر حركت به سمت یونان یك سلسله حوادث اسرارآمیز برای آنها پیش می‌آید، كه تعلیق مناسبی را در داستان به‌وجود می‌آورد.
در سفر با نانوایی آشنا می‌شوند و او یك كتاب كوچك كه با حروف بسیار ریز نوشته شده به هانس می‌دهد.
هانس با كمك ذره‌بینی كه كوتوله‌ای به او داده شروع به خواندن كتاب می‌كند. از این لحظه به بعد، داستان به دو بخش تقسیم می‌شود. یكی حوادثی كه برای هانس و پدرش اتفاق می‌افتد و دیگری حوادث و داستانهایی كه در كتاب كوچك آورده شده، و بخش اعظم رمان را شامل می‌شود.
با حوادثی كه اتفاق می‌افتد، رفته‌رفته داستان به رأس هرم نزدیك می‌شود تا ما به رمز رازهایی كه مطرح می‌شود پی ببریم. بسیاری از رمزها در كتاب كلوچه‌ای گنجانده شده است. مثل نوشابه رنگین‌كمان كه هر كس از آن بنوشد، همه مزه‌هایی را كه قبلا‌ً تجربه كرده بود در تمام اعضای بدنش احساس می‌كند. مثلا‌ً شوری و شیرینی را می‌تواند با نوك انگشتهایش هم احساس كند.
خرید کتاب راز فال ورق
جستجوی کتاب راز فال ورق در گودریدز
معرفی کتاب راز فال ورق از نگاه کاربران
یوستین گوردر در @راز فال ورق@ ترکیبی جادویی از فلسفه و فانتزی ساخته. این کتاب داستان سفر پدر و پسری به نام @هانس توماس@ است به زادگاه فلسفه، @یونان@ برای یافتن مادر خانواده که سال ها پیش آنها را برای یافتن هویت گمشده خود ترک کرده. در طول سفر کتاب عجیبی در مورد سرزمینی که ساکنانش ورق های بازی هستند و ژوکر نقش فیلسوف را در این جامعه بازی می کند به @هانس توماس@ داده می شود و در طول داستان ماجرای جادویی این کتاب با سرنوشت این خانواده گره می خورد
فلسفه بیان شده در @راز فال ورق@ را شاید بتوان در این شعر از @خیام@ خلاصه کرد
در دایره ای کآمدن و رفتن ماست
آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
اما در دنیای ورق های ما همیشه @ژوکرهایی@ مانند سقراط، افلاطون و خیام ...بوده و هستند که در چشمان ما زل می زنند و می پرسند : @شما کی هستید؟ ما از کجا آمده ایم؟
مشاهده لینک اصلی
اول از همه اینکه، حقش حقیقتا بیشتر از 5 ستاره است.
دوم اینکه نمیدانید از کی دلم میخواست که این را بخوانم! اما دست و دلم نمیرفت! فکر می کردم خواندنش خیلی طول می کشد! نمیدانستم که از صبح توی سرویس تا شب توی رختخواب می خوانمش و نمی توانم زمین بگذارمش که!
دوم راهنمایی بودم فکر کنم...، که آرمینا بهم می گفت رعنا.... بخونش! بخونش که عالیه! اما حالا خوانده امش، بعد از 3 سال! ولی بنظرم حتما دلیلی داشته...همانطور که توی خود کتاب گفته بود. همانطور که اینها تصادف نیست....
در طول کتاب به این فکر می کردم که اوه.... یعنی فقط من نیستم که به این چیزها فکر می کنم؟ چقدر خنگ بودم! و واقعا بعدش به احمقی خودم خیلی خندیدم! چونکه بنظرم این موضوع شاید بزرگترین چیز جهان هستی باشد. اینکه بفهمیم ما برای یک چیزی اینجاییم. و خب...مسلما این موضوع ذهن خیلی های دیگر را هم درگیر کرده بوده و خواهد کرد! و خب احمق بوده ام دیگر! نگذارید هی بگویم :))
فکر کنم که چیز دیگری هم می خواستم بهش اضافه کنم...، اما الان یادم نمی آید... :(
پ.ن : وسط کتاب همش یاد این بودم :
روزها فکر من است و همه شب، سخنم/که چرا غافل از احوال دلی خویشتنم (مولوی)
این شعر، تیتراژ یک سریال بود خیلی وقت پیش که یادم نمی آید چیست. اما از همان موقع، و با صدای خواننده اش بدجوری جایش را در دلم باز کرده است!
پ.ن 2 : ممنونم آرمینک م :}
پ.ن 3 : شخصیت ها که گفتن ندارد چقدر عالی بودند :دی :)) و اینکه آقای گوردر چقدر خوب بلد است فلسفه را (این ها اسمشان فلسفه است؟!) وارد داستانش کند :) در هر چهار کتابی (دنیای سوفی، دختر پرتغالی، راز فال ورق و زندگی کوتاه است) که ازش خوانده ام :دی :)
مشاهده لینک اصلی
هشدار: هنگامی که شما شروع به خواندن یوستین گاردر می کنید، هرگز بهبود نخواهید یافت، هیچ چیز در اطراف شما دوباره به نظر نمی رسد، پس آماده باشید که جهان را از طریق چشم فرزندی آماده کنید تا به حالت تعجب برسید و از محدوده ی ذهنیت خود خارج شوید شما هرگز نمی دانید ممکن است شوخی بعدی در یک بسته از کارت های پس از آن باشد که جهان را گیج می کنم. اشتباه می کنم که چگونه این کتاب را برای تمام دانش هایی که از ابتدا کسب کردم، اشتباه می گیرم، اما چیزی به شما مربوط می شود که عمیق نباید کمتر از پنج امتیاز
مشاهده لینک اصلی
برای کسی که از سرنوشت خود می داند، او باید آن زندگی می کنند. *** آیا تا به حال تصور که جهان از مردم که با چهار گروه از کارت های نوع تشکیل شده؟ پره های انسان، قلب، الماس و فرهای وجود دارد. اما بین چهار گروه کارت همیشه یک کارت متفاوت از دیگران وجود دارد، اما می تواند در میان چهار کلاس کارت تعامل کند. بله او جادوگر است. زندگی به عنوان یک جادوگر واقعا خاص است. حتی می توان گفت که زندگی او همیشه رنگی است. جوکر مردی است که هیچ صریح، صادق، هوشمند، هوشمند و همیشه سوالاتی ندارد. او ذهن خود را از دیگران متفاوت نمی کند. به عنوان یک جوکر برای من آزاد است آزادی بیان، در انتخاب راه زندگی اعتقاد بر این است که می شود، رایگان به درخواست و کشف معنای زندگی هم بذله گو در کتاب رمز و راز بازی یک نفره (Jalasutra، مارس 2005) است نشان داده شده است ini.Seperti. من از او دعوت کرد تا رمز و راز زندگی را بیاموزد. کی من واقعا؟ از کجا آمده ام؟ اینها برخی از سوالاتی است که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. اکثر مردم معمولا کارت بازی می کنند، آنها فقط می آیند و هرگز نمی خواهند بدانند که چه کسی هستند. بر خلاف آنها، جوکر حضور دارد. بازی یک نفره یک بازی کارت است که به تنهایی بازی می کند. بازی انفرادی در مورد این زندگی بازی می کند. زندگی شما چطور خواهد بود؟ کدام کارت برای اولین بار باز خواهد شد؟ از سوالاتی مانند جوک بپرسید در مورد زندگی صحبت کنید. مثل یک کارت جکور متفاوت از فرد معمولی باشید. پیدا کردن در مورد بسیاری از چیزهایی که terjadi.Misteri ورق یک کتاب است که دارای یک قاب مشابه دنیای سوفی است. این کتاب توسط یشتین گاردر، نویسنده کتاب \"سوفی جهانی\" (Mizan، 1996) است. این کتاب همچنین کتاب دوم فلسفه است که بعد از مطالعه سوفی در جهان خوانده می شود. آن اندی بود که مرا به یک کتاب فلسفه معرفی کرد. او می گوید خواندن کتاب های فلسفی مانند یادگیری عرفان وارونه است. اگر فلسفه بیشتر به ذهن توجه داشته باشد، صوفیان بیشتر درگیر خود درونی است. اگر شما ترکیب این دو، ممکن است رسیدن به marifat.Jostein ورق یک معلم فلسفه در سوئد است قبل از او روشن برای تبدیل شدن به یک نویسنده. او یک داستان فلسفی در سبک زبان محبوب نوشت، به طوری که افرادی مثل من هستند خیلی می ترسم به آن را نمی خواند. جای تعجب نیست، اگر شما هرگز یک کتاب فلسفه به عنوان خوانده شده، ممکن است شما هرگز آن را می خواند به دلیل آن می تواند بسیار خسته کننده است. درخشش Jostein را در نوشتن کتاب دنیای سوفی می سازد آن را بهترین فروشنده از جهان و به 50 زبان ترجمه شده است. در مقابل به دنیای سوفی، عموم مردم به نظر می رسد اندونزی هنوز هم نادر به خواندن یک کتاب رمز و راز بازی یک نفره. [RN / 131205]
مشاهده لینک اصلی
این نخستین کتاب گاردر نیست که من خوانده ام، اما این اولین کتابی است که من درک خود را از فلسفه، در زندگی، در دین و در نهایت، در جهان آغاز کردم. من این کتاب را خیلی دوست دارم. من را به روش کاملا جدیدی برای نگاه کردن به جهان و خودمان باز کرد. این تا حدودی من را متقاعد ساخت فلسفه را به عنوان یک موضوع گسترده در uni. ما بیش از خودمان هستیم، ما آگاهی هستی هستیم. با این حال، ما خیلی شلوغ است که کارهایی را انجام می دهیم که هر روز انجام می دهیم. ما از آنچه که ما ایجاد کردیم خیلی دلتنگ شده ایم که فراموش می کنیم برای یک لحظه متوقف شویم و فکر کنیم چرا ما اینجا هستیم؟ ما از کجا آمده ایم؟ هدف ما برای زندگی چیست؟ به نظر می رسد مانند بسیاری از سوالات بی عدالتی به بسیاری از مردم، به نظر می رسد مانند برخی از پرسش های بی معنی به من. اما، این تنها پاسخی نیست که ارزشمند است، روند یافتن خود یک تجربه بسیار ارزشمند برای همه ما است. به اعتقاد من، پاسخ به این سوالات نباید توسط انسان شناخته شود. یا حداقل هیچ کس نمی تواند فرضیه های خود را ثابت کند. با این وجود، برای ما مهم است که حداقل در مورد آن فکر کنیم، حتی برای یک دقیقه. در غیر این صورت، ما فقط زندگی نمی کنیم. من اعتقاد دارم که هر کس در برخی نقاط در مورد آن را برای مدتی فکر می کنم. برای من، این اولین بار من است. فقط یک نقطه است که من احساس می کنم سخت به توافق برسند، و این است که کسی وجود دارد، برخی از وجود فوقالعاده، ما را ایجاد کرده است. خط @ God در آسمان نشسته است و می خندد چون مردم به او اعتقاد ندارند @. این یک بحث نیست این فقط یک نظر است با تمام دلایلی که او در این کتاب نشان داده است، این یکی از اظهارات غیر منطقی است که او نوشت. ممکن است یک خدا بالاتر باشد، درست است. هیچ راهی برای اثبات آن وجود ندارد. من نمیتوانم ثابت کنم. اما، این را بگویم، بیشتر شبیه فریب مردم به توافق آن است. هیچ راهی برای اثبات آن وجود ندارد، بنابراین شما نمیتوانید اشتباه کنید. مطمئنا او اینطور نیست. اما به عنوان یک دانشمند علمی، من معتاد نیستم یا نمی توانم این را بخرم زیرا شما چنین حرفی می زنید. من نیاز به اثبات (ها) دارم
مشاهده لینک اصلی
مثل تمام کتابهای جاستین گاردرز - این کتاب با افکار جالبی از دنیای ایده ها پر شده است. این باعث می شود که شما به وجود خود بپردازید - پرسش با شک و تردید نیست، اما با شگفتی در شکوه و تعجب فراوان این دنیا. در حالی که این کتاب را خواندید - من همواره یک جادوگر بودم که بیش از حد و خیلی عمیق میبیند، Ace of Hearts که همیشه عادت خود را از دست می دهد، فروید (استاد) است که ذهن خود را با فانتزی و رویایی پر می کند که به زودی تبدیل می شود واقعیت مثل Ive نیز رنگین کمان Fizz را تجربه کرد و همه احساسات سوزن و طعم خوشمزه را احساس کرد - توت فرنگی که از بدن من بالا می آید، اشاره ای از لیمو به گوش من سمت چپ داشت، یک کاسه منفجر کننده سر من و تمام طعم های عسل، اسطوخودوس، انگور و انگور در اطراف شکمم. خواندن کتاب در این نقطه از زندگی من که در آن من قبلا به زمین استفاده می شود چنین نقطه عطفی چشمگیر است. این باعث شد تا متوجه شوم که جهان خود یک رمز و راز است و من بخشی از بازی بزرگ بازی یک نفره هستم. این باعث شد که من خوشبخت باشم و سپاسگزارم که این فرصت فوق العاده ای را برای @ play @ این بازی به ارمغان آورده ام و این لحظات شگفت انگیز و شگفت انگیز را برای من به ارمغان آورد. من یک فرد زنده هستم و اگر هر بار بیدار شوم و جشن می گیرم که فکر می کنم روزم را با تمام توانایی های بی پایان از انرژی تامین می کنم، من می توانم جهان و جهان را به من پیشنهاد دهم. مانند کارت ها، بدن من نیز با زمان نابود می شود، اما افکار و ایده های جادویی که در سر من فرو می ریزند، برای همیشه در این جهان تکه تکه خواهند شد. :) برای کسانی که ماجراجویان خسته را که در این سیاره از دست رفته اند، گریه می کنند کتاب جادویی و احساس خود را دوباره اتهام و آماده به یکی دیگر از سفر جادویی است. ذهن می بیند که چه چیزی می خواهد باور کند. پس چرا به جای جادو، خوشبختی و خوشبینی اعتقاد ندارید؟ :)
مشاهده لینک اصلی
... خدا در خیمه نشسته است، زیرا مردم به او ایمان ندارند ..\nجاستین گاردر هوشمندانه فانتزی، فلسفه، افسانه و سابقه خانوادگی را در این کتاب ترکیب می کند و آن را به عنوان خوانده شده فوق العاده!
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب راز فال ورق
هانس شخصیت ویژه و قابل بحثی دارد. وقتی در مجله مانكنها عكس مادر هانس را می‌بینند و متوجه می‌شوند كه او در یونان زندگی می‌كند، پدر خانواده تصمیم می‌گیرد به جست‌وجوی همسرش برود. به‌طور تصادفی برنده بلیط بخت‌آزمایی می‌شوند و پول لازم را برای سفر به دست می‌آورند. در مسیر حركت به سمت یونان یك سلسله حوادث اسرارآمیز برای آنها پیش می‌آید، كه تعلیق مناسبی را در داستان به‌وجود می‌آورد.
در سفر با نانوایی آشنا می‌شوند و او یك كتاب كوچك كه با حروف بسیار ریز نوشته شده به هانس می‌دهد.
هانس با كمك ذره‌بینی كه كوتوله‌ای به او داده شروع به خواندن كتاب می‌كند. از این لحظه به بعد، داستان به دو بخش تقسیم می‌شود. یكی حوادثی كه برای هانس و پدرش اتفاق می‌افتد و دیگری حوادث و داستانهایی كه در كتاب كوچك آورده شده، و بخش اعظم رمان را شامل می‌شود.
با حوادثی كه اتفاق می‌افتد، رفته‌رفته داستان به رأس هرم نزدیك می‌شود تا ما به رمز رازهایی كه مطرح می‌شود پی ببریم. بسیاری از رمزها در كتاب كلوچه‌ای گنجانده شده است. مثل نوشابه رنگین‌كمان كه هر كس از آن بنوشد، همه مزه‌هایی را كه قبلا‌ً تجربه كرده بود در تمام اعضای بدنش احساس می‌كند. مثلا‌ً شوری و شیرینی را می‌تواند با نوك انگشتهایش هم احساس كند.
خرید کتاب راز فال ورق
جستجوی کتاب راز فال ورق در گودریدز
فلسفه بیان شده در @راز فال ورق@ را شاید بتوان در این شعر از @خیام@ خلاصه کرد
در دایره ای کآمدن و رفتن ماست
آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
اما در دنیای ورق های ما همیشه @ژوکرهایی@ مانند سقراط، افلاطون و خیام ...بوده و هستند که در چشمان ما زل می زنند و می پرسند : @شما کی هستید؟ ما از کجا آمده ایم؟
مشاهده لینک اصلی
اول از همه اینکه، حقش حقیقتا بیشتر از 5 ستاره است.
دوم اینکه نمیدانید از کی دلم میخواست که این را بخوانم! اما دست و دلم نمیرفت! فکر می کردم خواندنش خیلی طول می کشد! نمیدانستم که از صبح توی سرویس تا شب توی رختخواب می خوانمش و نمی توانم زمین بگذارمش که!
دوم راهنمایی بودم فکر کنم...، که آرمینا بهم می گفت رعنا.... بخونش! بخونش که عالیه! اما حالا خوانده امش، بعد از 3 سال! ولی بنظرم حتما دلیلی داشته...همانطور که توی خود کتاب گفته بود. همانطور که اینها تصادف نیست....
در طول کتاب به این فکر می کردم که اوه.... یعنی فقط من نیستم که به این چیزها فکر می کنم؟ چقدر خنگ بودم! و واقعا بعدش به احمقی خودم خیلی خندیدم! چونکه بنظرم این موضوع شاید بزرگترین چیز جهان هستی باشد. اینکه بفهمیم ما برای یک چیزی اینجاییم. و خب...مسلما این موضوع ذهن خیلی های دیگر را هم درگیر کرده بوده و خواهد کرد! و خب احمق بوده ام دیگر! نگذارید هی بگویم :))
فکر کنم که چیز دیگری هم می خواستم بهش اضافه کنم...، اما الان یادم نمی آید... :(
پ.ن : وسط کتاب همش یاد این بودم :
روزها فکر من است و همه شب، سخنم/که چرا غافل از احوال دلی خویشتنم (مولوی)
این شعر، تیتراژ یک سریال بود خیلی وقت پیش که یادم نمی آید چیست. اما از همان موقع، و با صدای خواننده اش بدجوری جایش را در دلم باز کرده است!
پ.ن 2 : ممنونم آرمینک م :}
پ.ن 3 : شخصیت ها که گفتن ندارد چقدر عالی بودند :دی :)) و اینکه آقای گوردر چقدر خوب بلد است فلسفه را (این ها اسمشان فلسفه است؟!) وارد داستانش کند :) در هر چهار کتابی (دنیای سوفی، دختر پرتغالی، راز فال ورق و زندگی کوتاه است) که ازش خوانده ام :دی :)
مشاهده لینک اصلی
هشدار: هنگامی که شما شروع به خواندن یوستین گاردر می کنید، هرگز بهبود نخواهید یافت، هیچ چیز در اطراف شما دوباره به نظر نمی رسد، پس آماده باشید که جهان را از طریق چشم فرزندی آماده کنید تا به حالت تعجب برسید و از محدوده ی ذهنیت خود خارج شوید شما هرگز نمی دانید ممکن است شوخی بعدی در یک بسته از کارت های پس از آن باشد که جهان را گیج می کنم. اشتباه می کنم که چگونه این کتاب را برای تمام دانش هایی که از ابتدا کسب کردم، اشتباه می گیرم، اما چیزی به شما مربوط می شود که عمیق نباید کمتر از پنج امتیاز
مشاهده لینک اصلی
برای کسی که از سرنوشت خود می داند، او باید آن زندگی می کنند. *** آیا تا به حال تصور که جهان از مردم که با چهار گروه از کارت های نوع تشکیل شده؟ پره های انسان، قلب، الماس و فرهای وجود دارد. اما بین چهار گروه کارت همیشه یک کارت متفاوت از دیگران وجود دارد، اما می تواند در میان چهار کلاس کارت تعامل کند. بله او جادوگر است. زندگی به عنوان یک جادوگر واقعا خاص است. حتی می توان گفت که زندگی او همیشه رنگی است. جوکر مردی است که هیچ صریح، صادق، هوشمند، هوشمند و همیشه سوالاتی ندارد. او ذهن خود را از دیگران متفاوت نمی کند. به عنوان یک جوکر برای من آزاد است آزادی بیان، در انتخاب راه زندگی اعتقاد بر این است که می شود، رایگان به درخواست و کشف معنای زندگی هم بذله گو در کتاب رمز و راز بازی یک نفره (Jalasutra، مارس 2005) است نشان داده شده است ini.Seperti. من از او دعوت کرد تا رمز و راز زندگی را بیاموزد. کی من واقعا؟ از کجا آمده ام؟ اینها برخی از سوالاتی است که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. اکثر مردم معمولا کارت بازی می کنند، آنها فقط می آیند و هرگز نمی خواهند بدانند که چه کسی هستند. بر خلاف آنها، جوکر حضور دارد. بازی یک نفره یک بازی کارت است که به تنهایی بازی می کند. بازی انفرادی در مورد این زندگی بازی می کند. زندگی شما چطور خواهد بود؟ کدام کارت برای اولین بار باز خواهد شد؟ از سوالاتی مانند جوک بپرسید در مورد زندگی صحبت کنید. مثل یک کارت جکور متفاوت از فرد معمولی باشید. پیدا کردن در مورد بسیاری از چیزهایی که terjadi.Misteri ورق یک کتاب است که دارای یک قاب مشابه دنیای سوفی است. این کتاب توسط یشتین گاردر، نویسنده کتاب \"سوفی جهانی\" (Mizan، 1996) است. این کتاب همچنین کتاب دوم فلسفه است که بعد از مطالعه سوفی در جهان خوانده می شود. آن اندی بود که مرا به یک کتاب فلسفه معرفی کرد. او می گوید خواندن کتاب های فلسفی مانند یادگیری عرفان وارونه است. اگر فلسفه بیشتر به ذهن توجه داشته باشد، صوفیان بیشتر درگیر خود درونی است. اگر شما ترکیب این دو، ممکن است رسیدن به marifat.Jostein ورق یک معلم فلسفه در سوئد است قبل از او روشن برای تبدیل شدن به یک نویسنده. او یک داستان فلسفی در سبک زبان محبوب نوشت، به طوری که افرادی مثل من هستند خیلی می ترسم به آن را نمی خواند. جای تعجب نیست، اگر شما هرگز یک کتاب فلسفه به عنوان خوانده شده، ممکن است شما هرگز آن را می خواند به دلیل آن می تواند بسیار خسته کننده است. درخشش Jostein را در نوشتن کتاب دنیای سوفی می سازد آن را بهترین فروشنده از جهان و به 50 زبان ترجمه شده است. در مقابل به دنیای سوفی، عموم مردم به نظر می رسد اندونزی هنوز هم نادر به خواندن یک کتاب رمز و راز بازی یک نفره. [RN / 131205]
مشاهده لینک اصلی
این نخستین کتاب گاردر نیست که من خوانده ام، اما این اولین کتابی است که من درک خود را از فلسفه، در زندگی، در دین و در نهایت، در جهان آغاز کردم. من این کتاب را خیلی دوست دارم. من را به روش کاملا جدیدی برای نگاه کردن به جهان و خودمان باز کرد. این تا حدودی من را متقاعد ساخت فلسفه را به عنوان یک موضوع گسترده در uni. ما بیش از خودمان هستیم، ما آگاهی هستی هستیم. با این حال، ما خیلی شلوغ است که کارهایی را انجام می دهیم که هر روز انجام می دهیم. ما از آنچه که ما ایجاد کردیم خیلی دلتنگ شده ایم که فراموش می کنیم برای یک لحظه متوقف شویم و فکر کنیم چرا ما اینجا هستیم؟ ما از کجا آمده ایم؟ هدف ما برای زندگی چیست؟ به نظر می رسد مانند بسیاری از سوالات بی عدالتی به بسیاری از مردم، به نظر می رسد مانند برخی از پرسش های بی معنی به من. اما، این تنها پاسخی نیست که ارزشمند است، روند یافتن خود یک تجربه بسیار ارزشمند برای همه ما است. به اعتقاد من، پاسخ به این سوالات نباید توسط انسان شناخته شود. یا حداقل هیچ کس نمی تواند فرضیه های خود را ثابت کند. با این وجود، برای ما مهم است که حداقل در مورد آن فکر کنیم، حتی برای یک دقیقه. در غیر این صورت، ما فقط زندگی نمی کنیم. من اعتقاد دارم که هر کس در برخی نقاط در مورد آن را برای مدتی فکر می کنم. برای من، این اولین بار من است. فقط یک نقطه است که من احساس می کنم سخت به توافق برسند، و این است که کسی وجود دارد، برخی از وجود فوقالعاده، ما را ایجاد کرده است. خط @ God در آسمان نشسته است و می خندد چون مردم به او اعتقاد ندارند @. این یک بحث نیست این فقط یک نظر است با تمام دلایلی که او در این کتاب نشان داده است، این یکی از اظهارات غیر منطقی است که او نوشت. ممکن است یک خدا بالاتر باشد، درست است. هیچ راهی برای اثبات آن وجود ندارد. من نمیتوانم ثابت کنم. اما، این را بگویم، بیشتر شبیه فریب مردم به توافق آن است. هیچ راهی برای اثبات آن وجود ندارد، بنابراین شما نمیتوانید اشتباه کنید. مطمئنا او اینطور نیست. اما به عنوان یک دانشمند علمی، من معتاد نیستم یا نمی توانم این را بخرم زیرا شما چنین حرفی می زنید. من نیاز به اثبات (ها) دارم
مشاهده لینک اصلی
مثل تمام کتابهای جاستین گاردرز - این کتاب با افکار جالبی از دنیای ایده ها پر شده است. این باعث می شود که شما به وجود خود بپردازید - پرسش با شک و تردید نیست، اما با شگفتی در شکوه و تعجب فراوان این دنیا. در حالی که این کتاب را خواندید - من همواره یک جادوگر بودم که بیش از حد و خیلی عمیق میبیند، Ace of Hearts که همیشه عادت خود را از دست می دهد، فروید (استاد) است که ذهن خود را با فانتزی و رویایی پر می کند که به زودی تبدیل می شود واقعیت مثل Ive نیز رنگین کمان Fizz را تجربه کرد و همه احساسات سوزن و طعم خوشمزه را احساس کرد - توت فرنگی که از بدن من بالا می آید، اشاره ای از لیمو به گوش من سمت چپ داشت، یک کاسه منفجر کننده سر من و تمام طعم های عسل، اسطوخودوس، انگور و انگور در اطراف شکمم. خواندن کتاب در این نقطه از زندگی من که در آن من قبلا به زمین استفاده می شود چنین نقطه عطفی چشمگیر است. این باعث شد تا متوجه شوم که جهان خود یک رمز و راز است و من بخشی از بازی بزرگ بازی یک نفره هستم. این باعث شد که من خوشبخت باشم و سپاسگزارم که این فرصت فوق العاده ای را برای @ play @ این بازی به ارمغان آورده ام و این لحظات شگفت انگیز و شگفت انگیز را برای من به ارمغان آورد. من یک فرد زنده هستم و اگر هر بار بیدار شوم و جشن می گیرم که فکر می کنم روزم را با تمام توانایی های بی پایان از انرژی تامین می کنم، من می توانم جهان و جهان را به من پیشنهاد دهم. مانند کارت ها، بدن من نیز با زمان نابود می شود، اما افکار و ایده های جادویی که در سر من فرو می ریزند، برای همیشه در این جهان تکه تکه خواهند شد. :) برای کسانی که ماجراجویان خسته را که در این سیاره از دست رفته اند، گریه می کنند کتاب جادویی و احساس خود را دوباره اتهام و آماده به یکی دیگر از سفر جادویی است. ذهن می بیند که چه چیزی می خواهد باور کند. پس چرا به جای جادو، خوشبختی و خوشبینی اعتقاد ندارید؟ :)
مشاهده لینک اصلی
... خدا در خیمه نشسته است، زیرا مردم به او ایمان ندارند ..\nجاستین گاردر هوشمندانه فانتزی، فلسفه، افسانه و سابقه خانوادگی را در این کتاب ترکیب می کند و آن را به عنوان خوانده شده فوق العاده!
مشاهده لینک اصلی