کتاب سیلماریلیون

اثر جی آر آر تالکین از انتشارات روزنه - مترجم: رضا علیزاده-داستان فانتزی

طراحی شده است که طرفداران هابیت و پروردگار حلقه ها عمیق تر به اسطوره ها و افسانه های خاورمیانه، Silmarillion یک حساب کاربری از روزهای بزرگتر، از دوران نخستین تولکینس جهان. این درام باستانی است که شخصیت های پروردگار حلقه ها به عقب نگاه می کنند و در حقیقت برخی از آنها مانند Elrond و Galadriel شرکت کردند. داستان های The Silmarillion در زمانی که Morgoth، اولین تیره پروردگ، در زمین میانه قرار داشت، تنظیم می شد و الف های بلند جنگجویی را برای بهبودی Silmarils انجام دادند، جواهرات حاوی نور خالص والینور. این کتاب شامل چندین اثر کوتاه است. Ainulindale یک افسانه از خلقت است و در Valaquenta ماهیت و قدرت هر یک از خدایان شرح داده شده است. Akallabeth سقوط پادشاهی بزرگ جزیره نومنور را در پایان عصر دوم تجدید می کند و از حلقه های قدرت از وقایع بزرگ در پایان سوم سن، همانطور که در پروردگار حلقه ها نقل شده است. این کار اساسی، متن اصلاح شده و تصحیح شده را شامل می شود و از طریق یک مقدمه، یک نامه جادویی نوشته شده توسط Tolkien در سال 1951 شامل می شود که در آن او توضیح کامل درباره اینکه او در اوایل قرون وسطی میانه زمین را درک کرد.


خرید کتاب سیلماریلیون
جستجوی کتاب سیلماریلیون در گودریدز

معرفی کتاب سیلماریلیون از نگاه کاربران
ریداده این اولین بار در آوریل 1992، در طول سفر دوم من به لندن، خوانده شد (من از آنجا چندین بار آنجا بوده ام و میخواهم دوباره برگردم). نکته: این کتاب مقدمه ای بر کتاب های هابیت-لوت است و اگر شما هنوز آن دو را بخوانید، پایان این کتاب اسپویلر برای هر دو کتاب است (قسمت اول که در سال 1917 نوشته شده است) به پنج قسمت تقسیم شده است؛ دو کتاب اول مربوط به ایجاد و پیش از تاریخ است، و سپس بخش اصلی است که با تلاش برای گرفتن Silmarils، به علاوه داستان های مختلف در مورد مردم و افراد، اغلب غم انگیز است. بخش چهارم به داستان مردم Numenorean می گوید، و پنجم پس از Silmarils و به زمان پست Numenorean است، با چیزهایی آشنا به کسانی که دیده اند / خواندن موارد Hobbit / LOTR، از جمله داستان حلقه ها و آمدن جادوگران در نهایت، ضمیمه ها (شامل درختان خانواده، لیست افراد و زبان) و نقشه، که من تا به حال به اصلاح کمی از آن من از بین بردن آن کمی تلاش برای باز کردن آن اولین بار XDNow من فقط برخی از نظرات کوچکتر : - Melkor (Morgoth): غرور و بی حوصله - \u0026 gt؛ شرم و نفرت - \u0026 gt؛ حسادت، قدرت جستن، نفرت، خشونت، ترس و غیره. گمراه کننده برخی از میانه هایی که منجر به ایجاد مارپیچ و Sauron (که بدان معنی است که مبارزه در LOTR بین (مشاهده اسپویلر) [گاندلف و تیرانداز بود مبارزه بین دو مایاس! و بالگراز آنجا بود، زیرا او از زمان عصر اول پنهان شده بود (پنهان کردن اسپویلر)]) - دوست داشت که جهان با (spoiler) ایجاد شده بود [زنجیرهای از آهنگ ها (پنهان کردن اسپویلر)] .- ایولاتوراس خدا مانند شکل، والار مانند فرشتگان خلاق است (و ملکور شکل شیطان است) - دوست داستان Beren-Luthien (من خودم را به عنوان Beren تصور کردم، که چیزی در مورد من می گوید * lol *)؛ Huan سگ شگفت انگیز * دل * - سه Silmarils در واقع کمی شبیه حلقه است: قدرت خود را می تواند بد است - مثل مقایسه داستان تورین (مانند یک شکل از Kalevala) و Tuor: یک پر از خشم ، دیگر پر از سختی - Sauron به نام Annatar، پروردگار هدیه (آننا مانند افعال فنلاندی است + قسمت انتهایی در اینجا به عنوان پایان دادن به زنانه استفاده می شود) - چگونه شورای جادوگر جادوگر فکر می کند (نمایش اسپویلر) [Saurons در ابتدا به نظر می رسد خیلی آشنا، زمانی که یکی فکر می کند از 1930 ... حداقل من آن را مانند آن را دیدم. Saruman فکر می کند که هوشمندانه است زیرا او تحصیل می کند، اما مطالعه به آرامی او را لرزیدن - شاید آن اجتناب ناپذیر بود (پنهان کردن اسپویلر)] - من همیشه شبیه کمی در داستان Numenoreans: (مشاهده اسپویلر) [آنها مانند آتلانتیس است. افتخار اول، پس از آن بیش از محدودیت خود را اجازه می دهد (برای اجتناب از مرگ است که آنها FEAR، برای بازدید از جایی که آنها نباید)، و سپس اجازه Sauron در، و سپس جرات رفتن به شنا، که فقط کشتی را نابود ... * shudders * (مخفی کردن اسپویلر )] این یک داستان عبادت و اعتقاد است؛ همچنین فقدان، یا در جهت اشتباه است. پیش بینی ها، لعنت ها، سوگندها، دیدگاه ها. ظهور و سقوط پادشاهی، زندگی و مرگ و میر انواع مختلف. وعده و اتحاد، نگهداری و شکسته تعصب، مالکیت، غرور، دروغ، اسرار، عدم اعتماد. شجاعت، مهارت، ساخت و ساز (مکان ها و کشتی ها)، به اشتراک گذاری چیزها، وفاداری، کمک به نبرد، عشق عاشقانه و دوستی عاشقانه. این کتاب بسیار ضخیم و ضعیف است. من عاشق آن هستم همانطور که برای اولین بار انجام دادم، شاید اکنون چیزهایی را پیدا کنم که نمیتوانم ببینم ... تجربه بسیار لذت بخش است. ممکن است برای این فیلم یک فیلم وجود نداشته باشد، اما به هرحال، از نظر روان شناختی خوبم. ارزش خواندن، دوباره و دوباره.

مشاهده لینک اصلی
اخطار، این کتاب فقط برای مواد مخدر Tolkien است. این برای خوانندگان گاه به گاه از Tolkien نیست ... نه - Hobbit سرگرم کننده بود، بود Bilbo ناز - نوع خوانندگان نیست. در واقع من معتقدم ممکن است پیش شرط لازم باشد که برای لذت بردن از Silmarillion، باید \"پروردگار حلقه ها\" حداقل سه بار خوانده شود. من یکی از این دوتا اختصاصی هستم، بنابراین من آن را دوست دارم.

مشاهده لینک اصلی
DNF 19٪ من ممکن است این را در زمان بعد انتخاب کنید، اما در حال حاضر، من دادن به آن. Ive Tolkien بیش از یک سعی منصفانه - Ive تمام trilogy و همچنین Hobbit را بخوانید. و در حالی که من عاشق زمین میشوم (عنکبوت bigass خیلی کم نیست)، فکر میکنم ایمن است که بگوییم داستان او برای من نیست.

مشاهده لینک اصلی
این واقعا یک بررسی نیست، بیشتر از یک recap بزرگ طولانی (راه اسپویلر سنگین) لینک به هر پست در اینجا وجود دارد. Spoilers هوی در زیر. با معامله Silmarillion مقابله کنید. اگر شما بزرگترین پلیس تلکین نیستید، احتمالا می خواهید دست های خود را بالا بکشید، در حالی که از دو صفحه اول دست بردارید، لگد زدن و پاره شدن موهای خود را. حتی اگر شما یک کلاهبردار بزرگ Tolkien هستید، اگر شما به طور کلی از آهنگ های LotR و Hobbit گذشته و یا نمیتوانید اسطوره هایی را ایجاد کنید، احتمالا به همان اندازه افرادی که در گروه اول هستند، به پایان می رسد. برای بزرگترین نویسندگان Tolkien می تواند گاهی اوقات خشن باشد. برای واقعیات من باید واقعا در معرض آن هستم تا حتی آن را امتحان کنم یا در نهایت مانند گروه اول و دوم. SOOOOOO، که گفته می شود من رفتن به awesomest و به شما یک مجددا کلاه از برجسته، در آماده سازی برای گروه آینده ما خواندن است. برخی از این موارد فقط نوعی شسته و رفته است و قطعات دیگر فوق العاده مهم هستند. پس توجه کن، آره؟ در بعضی مواقع آن کمی کم است، بنابراین من قصد دارم آن را به چند پست مختلف تقسیم کنم. اما هنوز ... توجه کن Ainulindalà \"(موسیقی Ainur) The AinulindalÃ\" بخش اول The Silmarillion است. این مربوط به ایجاد زمین میانه است و نسبتا عادی - ایجاد اسطوره - کرایه است. به طور جدی، همه آن (نقل قول در اینجا) @ در ابتدا Eru / Ilà ºvatar / پدر از همه وجود دارد. این تاریک بود و او تنها بود، بنابراین او آینور (مقدسین) را ایجاد کرد تا شرکت او را حفظ کند و به او آواز بخواند. بله، اولین چیزی که او به آنها آموخت، آواز خواندنش بود. چه تلخ، درست است؟ شاید. خوب دیدن. اول Ainur ما ملاقات Melkor است. Melkor دوست ندارد که گفته شود چه باید بکنید، یا اینکه انتظار می رود که با Ainur دیگر برای آهنگ همکاری کنید. او برای ایجاد آهنگ های لعنتی خود که به عنوان صدای بلند، بیهوده و تکراری نامیده می شود، بلند می شود. سرگرم کننده! همه آئینه با هم برای آواز خواندن برای Iléçtarar و Melkor نگه می دارد با ضربه زدن با آهنگ های بلند خود را، و دیگر Ainur پیوستن به او. ناهماهنگی Ilúvatar نوع از او را shames با مدیریت برای ترکیب Melkors آهنگ crappy با بقیه و همه چیز برای آن بهتر است. هنگامی که آواز خواندن، Melkor را برای کار سختش ستایش می کند، سپس او را دیک می کند و از بین می برد - آینور را با افکار و آهنگ هایش ترک می کند. زمان می گذرد، ولی آن را خالی می گذارد، پس واقعا می داند چقدر طول کشید؟ Ilúvatar باز می شود و می گوید @ بچه ها عزیز! اجازه دهید به شما در مورد این ایده عالی که برای آهنگ های شما داشتم بگویم! او به آنها برنامه های خود برای ایجاد یک فضای فیزیکی را نشان می دهد و تمام آهنگ هایی که آنها آواز خواندند، جنبه های مختلف این واقعیت جدید را که در طی زمان وجود دارد، به ارمغان خواهد آورد .Melkor کمی بدخواب می شود تا یاد بگیرند که تم هایش همه بخشی از طرح جامع هستند و قصد دارند ثبت نام کنند. Eä (جهان که Is / Universe) ایجاد شده است. زمان شروع می شود آردا (جهان و آسمان که آن را احاطه کرده است) IN Eà © ایجاد شده است. عینور (به وارار بزرگتر و ماریار کمتری تقسیم می شود) شکل فصلی به ارمغان می آورد و به آردای آماده برای آمدن کودکان ایلوواتار (الف ها و مردان) فرستاده می شود. ملکور در میان آنهاست. آردا قبل از اولین عصر. Valar ساخت چیزهای بیشتر، Melkor آن را پاره کردن. این برای مدت زمان طولانی ادامه می یابد (مانند هزاران سال، به طور جدی). Melkor در حال خاموش شدن است، اما به عقب می آید و خودش را یک قلعه می سازد (شاید با جاسوسی و فریبنده، اما من واقعا مطمئن نیستم). از لحاظ فنی، آردای آماده بچه هایش است. نام Valaquenta (داستان ولار). نام و نام های دیگر. من نمی خواهم همه را به اینجا بگویم چون خیلی طولانی تر از خواندن است. اجازه بدهید خلاصه کنم والار - نام و شرح. ماریار - نام ها و توصیف های بد بچه ها - ملکور (که هم اکنون در حال رفتن توسط موروت) و معاونان او (مایار سابق، بعضی از آنها به نام بلروگ [شناخته شده است] شناخته می شوند) و اولین سوءنیت او، سئورون شما به توجه!) کوستا سیلماریلیون (داستان سیلمیلیون) خوب، نقشه ای که من قبل از سن اولین بار در آرد نشان دادم؟ این شکل اصلی آن نبود. در اصل یک قاره ی بزرگ بود که نور خورشید روشن نبود، اما این دو لامپ متال والار، AulÃ، ایجاد کرده بود. ملکور آنها را نابود کرد. او در حال تکان خوردن بود، من قبلا به شما گفته بودم. آیا من اشاره کردم شما نیاز به توجه داشته باشید؟ هنگامی که لامپ ها سقوط کردند، زمین به طور ناگهانی پاره شد و دو قاره که قبلا دیدید ایجاد شد. یکی از این قاره ها به زمین خاورمیانه تبدیل شد، و دیگری شامل والینور (که بعدها بعدها به عنوان \"زمین های غریب شناخته شد\") بیشتر شد. Melkor همچنان درهم شکسته بود. او یک مامور راست بود و مشکلی با او ادامه داشت، اما او تنها کسی نبود که باعث دردسر شد. جواب منفی. Aulà \"خسته از انتظار برای الف ها به نشان می دهد، بنابراین او در نظر گرفته شده به دست خود. او برای کسی که دانش دشوار خود را به او تحمیل کرده بود، بسیار ناامید شده بود، به همین جهت او نژاد لعنتی خودش را ساخت. او ساخته شده آنها فوق العاده قوی و خشونت آمیز به دلیل Melkor هنوز هم بسیار تاثیر گذار است. متأسفانه، او واقعا نمی داند چه کاری انجام می دهد، به طوری که مردمش (دورف ها، بله!) فقط قادر به دانستن، انجام دادن کارهایی هستند که او در مورد آنها فکر می کند. بنابراین می خواهم به آنها یاد بدهم چگونه به این زبان صحبت کنم اختراع شده ...

مشاهده لینک اصلی
این کتاب احتمالا راهی برای معرفی به جهان LotR نیست. هرگز هرکدام از فیلمهای متحرک را نمیشناسید. فیلم های جدید هنوز منتشر نشده اند. Id هرگز حتی برداشت هر یک از کتاب ها. سپس این کتاب به عنوان بخشی از دوره ای که من داشتم قرار داده شد. این موضوع درباره ایجاد جهان زیبا و شگفت انگیز بود. و من را به فریب دادن فکر می کنم که بقیه کتاب به همان اندازه خوب خواهد بود. بخشی از آن مانند کتاب مقدس خوانده می شود. @ و به همین ترتیب و به همین ترتیب. و به همین ترتیب ... @ بقیه آن خشک، خسته و سخت به سرباره از طریق. شاید اگر اولین رمانهای دیگرم را بخوانم، ممکن است از این یکی لذت ببرم. وقتی که من آن را بخوانم من هر لحظه از هر کلمه ای متنفر بودم. من می توانم در مورد Feanor و مبارزات او کمتر. من هیچ کلیدی ندارم چرا که هنوز در قفسه کتابم هستم. شاید یکی از روزها یکی را انتخاب کنم و ذهنم را در مورد آن تغییر دهم.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سیلماریلیون


 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ
 کتاب عملیات کرگدن
 کتاب واریسیدن غروب