کتاب شمشیر شیشه ای

اثر ویکتوریا اویارد از انتشارات کتابسرای تندیس - مترجم: محمد صالح نورانی زاده-داستان فانتزی

‫اگر تنها یک حقیقت وجود داشته باشد که مر بارو آن را بداند، این است که‬
‫او با بقیه فرق دارد.‬
‫خون مر بارو به رنگ سرخ است ــ مثل دیگر مردم سرخ و معمولی، اما‬
‫توانایی نقره ای مانندش که کنترل آذرخش است، او را تبدیل به سلاحی کرده‬
‫که شورای سلطنتی سعی در کنترلش دارد.‬
‫حکومت او را یک ناممکن، و شخصیتی دروغین خطاب می‌کند، اما با گذر‬
‫زمان، و هنگامی که مر از دست میون کالور، شاهزاده ــ و دوستی ــ که به او‬
‫خیانت کرد فرار می‌کند، متوجه حقیقتی هیجان‌انگیز می‌شود. این‌که او تنها فرد‬
‫نژادش نیست.‬
‫مر هم‌چنان که از دست میون، که حال پادشاهی خشن شده، فرار می‌کند،‬
‫به دنبال دیگر سرخ‌ها و نقره‌ای‌هایی می‌گردد که در این نبرد کمکش کنند.‬
‫اما به زودی مر خود را در مسیری خطرناک می‌بیند، و این احتمال وجود‬
‫دارد که خودش هم به همان هیولاهایی تبدیل بشود که همیشه از آن‌ها متنفر‬
‫بوده است.‬
‫آیا او زیر بار سنگین زندگی‌هایی که باید برای این شورش از بین بروند‬
‫خرد خواهد شد؟ یا این‌که خیانت‌ها و توطئه‌ها او را آبدیده کرده‌اند؟‬
‫در جلد دوم مجموعه‌ی ملکه‌ی سرخ نبرد میان نیروهای شورشی و دنیای قسمت شده با ‬
‫خون بالا می‌گیرد، و شرایط موجود، مر را در برابر تاریکی‌ای که پیوسته در‬
‫روحش رشد می‌کند قرار می‌دهد.‬


خرید کتاب شمشیر شیشه ای
جستجوی کتاب شمشیر شیشه ای در گودریدز

معرفی کتاب شمشیر شیشه ای از نگاه کاربران
شمش شیشه ای پس از پایان انفجار ملکه سرخ به طور مستقیم برداشت می شود. مریم و کال در حال حاضر با گارد ساحره هستند اما این بدان معنی نیست که آنها در خطر هستند. آنها توسط Maven، که در حال حاضر پادشاه نورا هستند، شکار می شوند. نژاد برای پیدا کردن این به اصطلاح â € ~New Bloodsâ € ™: قرمز که دارای قدرت Slers، تنها سوال است که به آنها برای اولین بار به آنها دسترسی پیدا کنید. مری یا Maven؟ واقعا سخت است که در مورد شمشیر شیشه ای بدون دادن فضولات دفاعی صحبت کنی اما در کل کل متن این کتاب این است که این Blood ها را ردیابی کنند، پادشاه Maven آنها را به قتل می رساند زیرا آنها حکومت او را تضعیف می کنند؛ مارتین تیتانیوس، یک دختر سیلور از دست رفته که با قرمز ها زندگی می کند، به نمایش گذاشته شده است. مری می خواهد برای پیدا کردن خون جدید برای محافظت از آنها از خشم Maven، او به آنها می دهد انتخاب، فرار و یا پیوستن به سپر اسکارلت که ماموریت است برای از بین بردن پادشاه سادیست. بنابراین اساسا گرسنگی وحشی وحشی برای مری است، او باید Blood های جدید را قبل از Maven پیدا کند، از خانواده اش محافظت کند، و همچنین اجتناب از دستگیری، زیرا او اکنون خائن به تاج است. در این کتاب، تغییر زیادی می کند. و نه همه آن را برای بهتر بود، او حیله گری، بی رحم و گاهی اوقات بی رحمانه بود. من واقعا این تغییر را انتظار داشتم تا ماره به سمت ماین و مادرش برود و به اشتباهات قبلیش نگاه کند. با این حال، ماری بزرگترین مشکل من شد، او آتش را که در ملکه سرخ داشت، از دست داد و به جای آن، پوسته خودش شد. من فکر می کنم او نیز از یک پرونده بزرگ از توهمات عظمت رنج می برد؛ قدرتش به طرز شگفت انگیزی در شمشیر شیشه ای به نظر می رسید و به جای دادن احساسات \"مروه ملکه سرخ\"، بسیاری از سر و صدا و چشم انداز وجود داشت و فقط لحظات آن را می گرفت! بنابراین، من فکر می کنم همه می دانند که نظر من در مورد عاشقانه RQ است و من خوشبختانه می توانم بگویم که این مسابقات عشق تمام شده است! هیچ عشق جدیدی برای ماره وجود ندارد، خدا را شکر، اما عاشقانه برای شمشیر شیشه ای تقریبا یک علامت سوال عظیم است، آن را بسته به حالت Mareâ € ™ ثانیه تغییر دهید، من می خواهم فکر می کنم من می دانم که چه چیزی به رفتن اتفاق می افتد، اما صادقانه شمشیر شیشه ای در این نقطه احساس می کند که یک کتاب کاملا متفاوت است، بنابراین هر چیزی ممکن است. من حدس می زنم. ماجراجویی زیادی در این کتاب وجود داشت، من دوست داشتم که بتوانم نورا را بیشتر کشف کنم و علاوه بر ماجراجویی، تعداد زیادی از کارها را انجام دادیم. صحبت از عمل، آیا می توانم یک لحظه به طور کامل قدردانی از قیمت تبعید آتش، Cal؟ WHOA، تنها شکایت من می خواستم، نیاز به بیشتر از او و اگر من صادقانه، بسیار کمتر ماره هکتار! خوب، تنها شکایت من، اساسا بزرگترین من است با یک صحنه عمل خاص، اساسا کسی فوت کرد، اما در تمام آن توضیح داده نشد. فصل تمام یک فریب بود و تا فصل بعدی که شما متوجه میشید شخصیت درگذشت؟ متعجب! * آه * شمشیر کلی شیشه ای در جایی بین 3-4 ستاره خواندن است، آن را فقط قادر به گرفتن من در راه RQ بود و گاهی اوقات آن بود مبارزه برای ادامه خواندن. Cliffhanger خیلی تکان دهنده، دلهره آور و فوق العاده بود، اما واقعا نمی توانست برای هر چیز دیگری باشد. تا جایی که من می خواهم با این یکی سر و کله بزنم، من واقعا باید خودم را سرزنش کنم، من بیشتر از این انتظار داشتم، شمش شیشه ای یک کتاب خوب است، اما برای پیروی از ملکه سرخ، من فکر می کنم که باید یک کتاب عالی باشد و متأسفانه فقط آن را ندیده بودم توییتر | Instagram به روز رسانی ها، قبل از readingOVER REVEAL: GLASS SWORDI آن را دوست دارد! TITLE REVEAL: شیشه ای SWORDPlease به من بگو من من تنها یکی هنوز هم ریشه برای Cal \u0026 amp؛ ماری؟ تیم CAL! همچنین تیم تیم Anti Kilorn! hahaha.Literary-obsessed

مشاهده لینک اصلی
YES YES YES..One of the best sequels ... نمی خواهم آن را خراب کنم .. اما بله!

مشاهده لینک اصلی
این بررسی همچنین می تواند در وبلاگ من، دانا و Books.Rating یافت شود: 4.5 / 5Holy Hell، که پایان دادن است. فصل آخر آخرین جمله. Glass Sword یکی از پیش بینی های پیش بینی شده ی 2016 بود و به طور کامل به نوعی تحقیر آمیز تبدیل شده بود، و آن را عاقبت فوق العاده ای برای Queen Red بود. بدون دادن اسپویلرها، شمش شیشه ای شروع به درستی در عمل کرد، اساسا درست است که Queen Red Queen ترک کردن. تمرکز اصلی شمشیر شیشه ای برای جستجو و استخدام دیگران مانند ماره بارو برای قیام علیه Silver Royalty است. پس از خواندن قرمز ملکه تقریبا یک سال پیش، من بی صبرانه منتظر عادت، اما من نیز مضطرب بود. آیا آن را به اولین کتاب زندگی می کنند؟ قطعا آن را انجام داد! کل داستان مثل تماشای یک فیلم اکشن بود. هیچ خنده ای در وسط داستان وجود ندارد، صحنه های کسل کننده است که روایت را تضعیف می کند. ماری به عنوان یک شخصیت توسعه می یابد، او سخت تر، سردتر می شود و کاملا قابل فهم و قابل توجیه است. به طرز شگفت انگیزی، من او را دوست دارم چون من او را به عنوان یک شخص دوست ندارم. او اشتباهات را مرتکب می شود، تصمیمات بدی را می گیرد و خودخواهانه است. شگفت زده شد که تغییر او را از یک دختر ترسناک و غیرقابل اعتماد در ملکه سرخ به یک مرد جسور و قدرتمند در شمشیر شیشه ای ببیند. تنها نقد من در اطراف نقطه نیمه راه است، ما شاهد یک گروه کامل از شخصیت های جدید که در طول فقط چند فصل، که آن را کمی سخت به یاد داشته باشید که کسی است که چه قدرت دارد. سنگ شمار به پایان رسید در چنین توجه بالا است. من فکر می کنم Victoria Aveyard در حال تبدیل شدن به ملکه از پیچ و تاب طرح است! مجموعه ای برای کتاب بعدی به نظر می رسد مضحک هیجان انگیز است. با تشکر از Orion انتشارات گروه برای ارائه من ARC از شمش شیشه از NetGalley!

مشاهده لینک اصلی
در واقع بیشتر از 3.5 است. من فقط نمیتوانم ذهنم را در مورد چگونگی احساس احساس کنم. نظم: بررسی باید تا پایان خواندن ستارگان در نظر گرفته شود ........... من مطمئن نیستم که از ابتدا احساس منفی نسبت به این کتاب احساس کردم . من حدس می زنم شما واقعا نباید بررسی های یک کتاب را بخوانید قبل از اینکه خودتان آن را بخوانید، مخصوصا اگر بخواهید کتاب را بخوانید. از آنجایی که من اولین صفحه را باز کردم احساس خجالت نسبت به آن را داشتم، که تا 200 صفحه یا بیشتر ادامه داشت. برای خیلی صادقانه، تعصب من کاملا بی دلیل نیست. نیمه اول بد بود، و من به معنای خام نیستم، اما این فقط سرگرم کننده یا حتی واقعا قابل تحمل نبود. شاید این واقعیت بود که من ملکه قرمز را خیلی دوست داشتم، بنابراین ناامیدی به من سخت تر از آن بود که باید داشته باشد. اولین و بزرگترین نقص، ملودی دراماتیک بود. همانطور که همرزمان در همان زمان بیش از حد ارزیابی و خود را از دست داد. بله، من معتقد هستم که مونولوژي ها بخش مهمی از شخصیت ها و شخصیت های آنها هستند، اما من آنها را بیشتر از هر چیز آزار دهنده می بینم. این فقط دلتنگی نبود، مثل اینکه نمی توانست تصمیم بگیرد چه کسی باشد. یک قاتل خودخواه متعصب، یک سلاح شکننده و یا توله سگ شکسته قلب. صادقانه این را چگونه گذراندیم، از درگیری تا گیج شدن به خود اطمینان دادیم و چرخه دوباره شروع می شود. بنابراین، مرل از زندگی من برای حدود 200 صفحه دوری کرد. سپس یک وقفه از وقایع رخ داد. سرعت شروع به بلند شدن کرد، و داستان شروع به تغییر همه چیز کرد. از موضوع انقلاب تکراری به چیزی خلاق و جالب تر رفت. صادقانه فکر کردم که این مثل MOKINGJAY است، یک کتاب که من نیز با آن بسیار نا امید شدم. به سادگی به این دلیل که هیچ چیز تا 20 صفحه گذشته یا بیشتر اتفاق نمی افتد. سپس همه چیز در طول ده سال آینده، شورش در چند فصل گذشته اتفاق می افتد. اما خوشبختانه این مورد در اینجا نیست. چیزهایی شروع به سرعت گرفتند و سپس بهتر و بهتر شدند. من فکر می کنم بیشتر این بود که کتاب به طور کامل متوقف گردید. و به انتهای من یادآوری شد که چرا من ملکه قرمز را خیلی دوست داشتم. پایان دادن به برجسته ترین صخره های جهان بود. و سایه احتمالا شخصیت تسلی دهنده من بود، بنابراین احتمالا در این چند روز آینده در این حوادث عاطفی قرار خواهد گرفت. من خیلی غم انگیز بودم که این پایان فوقالعاده باید از آن آغاز شود. اما من فکر می کنم مبارزه از التماس آن بود ارزش آن را هنگامی که من به نیمه دوم رسید. این واقعا یک نیمه عالی بود. بنابراین ستاره ها صرفا برای نیمه دوم هستند، نیمه اول صفر از من است. بدون تردید Victoria Aveyard یک نویسنده با استعداد است، اگرچه یک متن ناقص است. داستان داستان و توصیف ملکه قرمز این را اثبات می کند. پس من کتاب مزبور را به نفع شک می کنم. می بینم که چگونه کتاب سوم احساس من را می بیند.

مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** [ویرایش: من امتیاز خودم را پایین می آورم، چون بیشتر در مورد این سری یاد می گیرم، عصبانی شدن من باعث می شود. تحولات جدید به من اطمینان میدهند که این کتاب، و این سری در واقع، مستحق ستاره نیست، و من برای آن متاسفم. من فقط بسیار خجالت کشیدم زیرا این کتاب تعریف مزیت استفاده در یک شیوه بسیار بسیار ناخوشایند است.] این کتاب 400 صفحه از هیچ چیز نیست. من می توانم بگویم که این کتاب در مورد ماره و شرکت مسافرت در سراسر کشور به پیدا کردن newbloods، ایجاد مقاومت، و انجام یک heist، و هنگامی که شما شنیدن آن را توصیف کرد راه، آن را به نظر می رسد مانند یک طرح، درست است؟ خب، نه به هر حال، این کتاب هنوز هم در مورد هیچ چیز نیست. ماری تاریک رفته؛ من نمی تونم بگم که آیا من با او همدردی می کنم، چون من اصلا در کوچکترین نیستم. من نمی توانم بگویم که این یک حرکت هوشمندانه از سوی نویسنده است یا اگر این کتاب فقط یک ظرف غذائی است (اگرچه من آن را متعجب می کنم. احتمال وجود دارد که در برابر این سند قرار می گیرد، زیرا هیچ چیزی در مورد این کتاب چیزی ندارد. این کتاب آن را مانند یک پست بسیار طولانی Reddit). من سعی نمی کنم که در کتاب ها اخلاقیات را جستجو کنم، اما با دودویی؟ مه این ژانر بر اساس اخلاق و انقلاب ساخته شده است. دیستوپیک به طور طبیعی سوالات اخلاقی را مطرح می کند و این کتاب برای مقابله با آنها مناسب نیست. این فقط شلاق زدن بعضی از تنظیمات مناسب برای گفتمان وجود دارد، اما همه آن ها به نفع مورس به نظر می رسد. او از طریق کتک می زند و من به آن احترام می گذارم. کاملا. من فکر می کنم این شجاعت برای ایجاد یک شخصیت که نقص و ناحیه خاکستری است. اما این کتاب هیچ پیشرفتی برای مقابله با این موضوع به هیچوجه فراتر از آن نیست. من در درونم صدمه دیده ام، من یک ناامیدی هستم، ویولن به اندازه کافی بزرگ نیست، من یک سلول! @ را بازی می کنم. در اینجا لایه هایی وجود دارد. من و متحد در مورد این خندید چون آن مانند آنهایی که 2007 بچه ها ایمو emo، وقتی دریای mopes اطراف داخلی خرمن کوبی خودش و گفت گه مثل،Im تنهایی @ و همهthey من @ وI اجازه ترس از سایه من غرق @ هر پاراگراف دوم . آن را مانند در دبیرستان زمانی که ما استفاده می شود به smoosh مو undyed ما بیش از یک چشم دولا دولا راه رفتن در اطراف در شلوار جین مقدس بسان (من اجازه تصریح به رنگ معدن) و دو کمربند نکردم عینک و فریاد زدم:Its یک فاز، مادر! @ دریای نیز ممکن است و پیراهن توری سیاه و سفید و دستکش جیغ،Nobody درک من! @ وYoure همه تازه ترین! @ مانند آن در سری Grisha (LOL، در راه بیش از یک) که در آن شخصیت به نظر می رسد عمیق اما آنها به arent. پرسش های اخلاقی کجاست؟ چرا آنها از آنها پرسیدند؟ در یک نقطه یک فرصت عالی برای برخی از جدی، سنگین وزن، بحث مهم اطراف توخالی و دلزدگی از انتقام و نفرت پایدار، اما خدا، این کتاب معتاد ماهیچه های خود را خم به جز در مورد تاریکی دریاهای روح صحبت بود. نویسنده همچنین ممکن است اشعار شیمیایی رمانتیک من را به عنوان یک مقدمه نقل قول کرده باشد. در تمام جدی بودن، جدی بودن وجود ندارد. در عوض، تمام این 400 صفحه توسط Mares ناله غمگین، ماره تشنه انتقام، Mare یادگیری چیزی با وجود همه چیز از طریق شده است. من در مورد اینکه او را هیولایی میبینم، احساس شرمساری نمی کنم - اگر این اتفاق بیفتد، اگر او به یک تبه کار تبدیل شود، اما این کتاب تنها نقطه ای را از دست داد و خود را با ترس و وحشت زد. عنوان این کتاب باید بیاد داشته باشد لطفا از بچه ها فکر کنید؟ چرا که این کتاب با بچه ها وسواس است، و اینکه چگونه مرگ و میر کودکان بسیار غم انگیزتر از مرگ بالغ است، چرا که ظاهرا بزرگسالان سزاوار مرگ هستند؟ من هیچوقت این ایده را نفهمیدم که پرتاب بچه ها به مخلوط باعث می شود که وضعیت خجالت زده و دلهره آورتر شود. مثل زمانی که فقط برای تقویت شرارت خود، یک پسر بد سگ را می کشد. آن را فقط با استفاده از کلیشه عاطفی انحصاری قدیمی از چیزهای غم انگیز ناز را امتحان کنید و افزایش از خوانندگان. سوزان کالینز کسی است که این با ظرافت به مراتب بیشتر تحت درمان قرار گرفت: غم و اندوه بچه بودم و مرگ او بخشی از یک روایت است که به طور خاص به بررسی ساخت سلاح از کودکان، انهدام و کشتار نسل های آینده برای محافظت از رژیم منسوخ شده و بی رحمانه، و این که مسئله بسیار بود با استفاده از کودکان برای دستکاری بزرگسالان. این احتمالا یک نظر ناپسند است، اما واقعا، واقعا در طول این کتاب به من فراخوانده شده است، و به نظر می رسد یک روش فوق العاده ارزان برای ایجاد بدبختی بزرگ شما است. کال جالبترین بخش این کتاب برای من بود، شاید به این دلیل که مبارزات او تنها بخشی معتبر از این همه بود: او مانند Akiva بود، جایی که او می داند که اقدامات گذشته اش نمی توانست ببخشد، اما این منطقه دارای یک منطقه خاکستری است که تقصیر آنها بود، و محصول تولید یک اخلاق خشونت آمیز و تعصب آور است. او می داند که این تعرفه نمی تواند یک شبه خراب شود و او با آن مبارزه می کند. او کاملا آگاه است که جنایات مرتکب شده در نام خانوادگی وی بوده است و او در این جنایات متفق القول بوده است، اما گذشته نتوانسته است؛ او باید به هر نحوی که می تواند به جلو برود و با آن برخورد کند. او باید برداشت های خود را از کیست که او است و سعی در یافتن آینده برای خودش دارد. تعاملات او با ماره ناراحت کننده بود، اما احساس می کنم ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب شمشیر شیشه ای


 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ
 کتاب عملیات کرگدن
 کتاب واریسیدن غروب