کتاب هیولایی صدا می زند

اثر پاتریک نس از انتشارات کتابسرای تندیس - مترجم: رباب پورعسگر-داستان فانتزی

هیولا درست بعد از نیمه شب، همان موقعی که همیشه خودشان را نشان می‌دهند، ظاهر شد. ولی این هیولایی نیست که کانر انتظارش را داشت. او منتظر هیولایی بود که از موقع شروع معالجات مادرش تقریبا هر شب به خوابش می‌آمد. کابوس تاریکی، باد و جیغ... ولی این هیولا فرق دارد. چیزی قدیمی و وحشی است. از کانر می‌خواهد خطرناک‌ترین کار را بکند. هیولا حقیقت را از کانر می خواهد


خرید کتاب هیولایی صدا می زند
جستجوی کتاب هیولایی صدا می زند در گودریدز

معرفی کتاب هیولایی صدا می زند از نگاه کاربران
این کتاب خیلی زیبا بود

مشاهده لینک اصلی
هیولا در خارج از کنورز پنجره اش را نمی ترساند - چیزی که در مقایسه با کابوس هایش، آنهایی که در همان زمان به عنوان درمان های مادران مریض خود شروع شده بود. او فکر کرد که هیولا فقط در تخیلش بود؛ او فکر کرد که از بین خواهد رفت. اما نمایش های خود را نشان می دهد، مرز بین واقعیت واقعی و هر چیزی را خنثی می کند. تماس های هیولا خواننده را با یک مقدمه فوری برای هیولا، موجودی جذاب و وحشتناک تسخیر می کند: هر بار که هیولا حرکت می کند، کنور می تواند صدای لرزش چوب را بشنود ، زجر کشیدن و خمیازه در بدن هیولا بزرگ است. او همچنین می توانست قدرت در اسلحه هیولاها را ببیند، طناب های باشکوهی از شاخه ها همواره در حال چرخش و حرکت با هم در آنچه که باید عضله درخت بود، به یک تنه عظیم قفسه سینه وصل شده بود، بالای سر و دندان که می تواند او را خرد پایین در یک نیش. این هیولا ادعا می کند که توسط کنور، یک پسر مبارزه برای پذیرش وضعیت سلامتی مادرانش، متهم شده است. کنور و خانواده اش در اطراف کلمات مرگ و یا درگذشت، و بیماری های مادران خود را هرگز به نام نامیده می شود، اشاره به هوشمندانه به یکی از تم های اساسی کتاب - وزن کلمات نامشخص است. @ سپس Conor من می شود؟ @ او پرسید، رسیدن به یک دست نازک برای برداشتن موهایش. او می تواند یک نقر زرد در بازوی خود را در اطراف جایی که لوله وارد شده و کبودی کمی بنفش را در امتداد بیرونی آرنج خود را ببینید. علاوه بر لایه دیگری از عمق، این کتاب شامل تصاویر دستگیر شده است که نشان دهنده زندگی تاریک، تاریکی، رویاها و افکار است. یک تماس هیولا، یک کتاب جادویی است که با پیام خیره کننده ای همراه است که مطمئنا دلتنگی خوانندگان آن است.

مشاهده لینک اصلی
اولین خواندن: 13 مه 2014 ساعت دوم: نوامبر 28-29، 2016 من حدس می زنم که من هرگز یک بررسی نوشتم وقتی که من برای اولین بار خوانده ام یک تماس هیولا. اما باید بعد از خواندن این کتاب، یکی از بهترین کتابهای بزرگسالان / نوجوانان که در آن وجود دارد، بگویم. بار دوم آن را به من فشار داد. و قطعا آن را من دوباره و دوباره دوباره. من نمی توانم آن را به اندازه کافی توصیه کنم - هرچند که آن را با مواد سنگین مانند غم و اندوه و بیماری که مقابله با آن در زندگی شما می تواند سخت باشد به خواندن اگر سخت است. اما یک کتاب بسیار پیچیده ای است که من پیشنهاد می کنم هر کس حداقل یک بار بخواند.

مشاهده لینک اصلی
ترس از دست دادن. بسیاری از کتاب های بزرگ در مورد ترس از دست دادن را خواندند، اما هیچ کدام از اینها خالص و قلب ناپذیر و روشن نیستند. البته من منحرف شده بودم، چون عاشق فانتزی و اسطوره و بچه های بی نظیر و همه داستان هایی هستم که می ترسند با چیزهای واقعا سخت در آنجا بمانند. اما حتی تا این حد، من هنوز فکر می کنم این یک کتاب فوق العاده بود. :) البته، این کتاب، تفسیر فانتزی را برای خواننده باز می کند تا آنها را آرزو نکنند، بنابراین برای بسیاری از تفسیر های جالب باز می شود. اما بیشتر از هر چیز، غم و اندوه و انتظار از دست دادن و خشم که به من رسید. ثانیا، من فکر می کنم داستان داستان در داستان بود. من یک مکنده برای داستان های توپی است. اما پایان؟ آنجا می رود سخت است. خیلی خوشحالم که بالاخره این را می خوانم. :)

مشاهده لینک اصلی
من خیلی عصبانی هستم اما اگر این کتاب برای سه صفحه دیگر رفته بود، من یک فریب گریه بودم. به راحتی یکی از کتاب های مورد علاقه من تا کنون است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب هیولایی صدا می زند


 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ
 کتاب عملیات کرگدن
 کتاب واریسیدن غروب