هری آگوست هر کاری بکند و هر تصمیمی بگیرد فرقی نمی‌کند؛ وقتی میمیرد، به نقطه‌ی آغازِ زندگی‌اش برمی‌گردد: کودکی با تمامِ آگاهی‌هایی که در زندگی(های) قبلی‌اش داشته. هیچ‌چیزی هرگز عوض نمی‌شود.
اما در انتهای زندگیِ یازدهمش، دختربچه‌ای به بسترِ مرگش می‌آید و می‌گوید که باید «پیغامی به گذشته» بفرستد: «دنیا به آخر میرسد؛ مثلِ همیشه… اما سریع‌تر از قبل».
این قصه‌ی کاری است که هری آگوست پس از این خبر انجام می‌دهد و قصه‌ی کاری که پیش از آن انجام داده؛ تلاشش برای نجاتِ گذشته‌ای که اجازه ندارد تغییر بدهد و آینده‌ای که نباید بگذارد تغییر کند.
خرید کتاب پانزده زندگی اول هری آگوست
جستجوی کتاب پانزده زندگی اول هری آگوست در گودریدز
معرفی کتاب پانزده زندگی اول هری آگوست از نگاه کاربران
من در مورد اولین زندگی پانزده هری هشتم می گویم. شروع با: من واقعا می خواهم آن را دوست دارم. از آنجا که نوشته ی Mirror Dreams به عنوان کاترین وب را دنبال کردی، به کار شمال رفتم؛ اگر به درستی به یاد بیاورم، ما در حدود همان سن هستیم و تنها شانزده ساله بود که منتشر شد. من راوی او را دوست داشت، پیچ و تاب و بی نظیر در مورد چیزهایی که کار می کنند. من همه کار خود را به عنوان کیت گریفین نادیده می گیرم، اما از آن لذت می برم، تا آنجا که می توانم داشته باشم. اما این یکی این است که این ایده جذاب است. یکی از آنهایی است که قبلا با آن بازی کردیم، ایده کسی که به هنگام شروع زندگی خود به زندگی خود ادامه می دهد، دانش خود را از آنچه قبلا انجام داده است، حفظ می کند. این جنبه از این به خوبی کار می کند: باشگاه Cronus منطقی است، مقررات مختلف برای کمک به kalachakra / ouroborans در زندگی دوم و فراتر از آن، حتی مسائل روانشناختی با زندگی زندگی چندگانه. و سپس پارادوکس زمان می آید به آن را به هم ریخته است. شما نمیتوانید در همان رمان ادعا کنید که پیشرفت های تکنولوژیکی و علمی با پایان یافتن جهان به پایان می رسد زیرا این تغییرات باعث می شود که همه چیز به دست آید و سپس ادعا می کند که این افراد می توانند کاملا زندگی کنند زندگی های مختلف در هر زمان. مانند، فقط طرح های خود را برای کسب درآمد برای شروع - پول شما را با شرط بندی برنده نیست، پول از هیچ جا نیست. اگر شما برنده شوید، کسی از دست می دهد. اگر چیزی را که شخص دیگری در آخرین زندگی خود به دست آورده است برنده شوید، سپس آینده را تغییر دادید. اگر شما در اولین زندگی خود به یک نظریه علمی برسید، باید آن را در هر زندگی یا اینکه آینده را عوض کردید، فراهم آورید. شما فقط نمی توانید به گربه ها بروید و یا گربه ها را بکشید. مسائل اخلاقی در مورد کلاچاکرا کشتن، فراموش کردن آنها، و غیره، و غیره - همه اینها می توانند برای یک داستان بزرگ بدون آن تضاد مرکزی ایجاد کنند. شما می توانید هر دو روش را داشته باشید: ouroborans خود را در مورد زمان وجدان و یا آنها را به هیچ کس جز خود شما اهمیتی ندارد. کلمه عملی است. یا راوی. فقط روح را احساس کرد، اغلب کاملا بدون احساس. به طرق مختلف به نظر می رسد برای موقعیت های مناسب، اما کیسه های سرگرم کننده برای خواندن نیست. بنابراین صدای آرام آرام آرام آرام آرام آرام آرام آرام آرام تمام نمی شد؛ برای من این ناامیدی فوق العاده بود زیرا می دانم که او واقعا می تواند راویانش را انجام دهد. رابطه هری و آنتاگونیست (من نام نامزدی را از آنجایی که مدت زمان طولانی برای روشن شدن است) مشخص می کنم، در حالی که واقعا هیجان انگیز است، فشار دادن آنها؛ اشتیاق برای درک و اختلافات اساسی بین آنها و در عین حال با تاثیر هری، آن را به خانه نمی برند. امتیاز من عمدتا بر اساس این واقعیت است که من لذت بردن از تفکر در مورد این، گیج کننده است که آیا شما می توانید نوشتن یک رمان با این مکان و در جایی با خودتان تضاد نداشته باشید و چطور این کار را انجام می دهید. این یک تنظیم خوب است، اما حقیقت دارد.
مشاهده لینک اصلی
من بیشتر از این لذت بردم. این اولین بار من گوش دادن به صدا بود، و بین این و لمس، راوی به من احترام ناب محمدی را به دست آورده است. او فوق العاده بود. اولین بار که من این را خواندم، آن را دوست داشتم و سه ستاره به آن دادم، اما به نظر نمی رسید استثنایی، فقط تحریک کننده و سرگرم کننده. من واقعا این را دوست دارم. من شروع به فکر کردن به این نکته کرده ام که سبک نوشتن او برخی از استفاده ها را به طور کامل از آن قدردانی می کند.من زمان سخت تر ردیابی زندگی خود را در صوتی، اما من متوجه شدم که این موضوع به اندازه من برای این زمان مهم نیست. من در واقع خودم را اغلب متوجه شدم که آیا تکرار یک زندگی بیش از حد باعث می شود شما را به زندگی دیگران را کاهش دهد. چیزی شبیه بهWell، من وقت ندارم که او را در این زمان صرفه جویی کنم. من باید جای دیگری باشم @ آیا این اتفاق می افتد؟ آیا شما با آنچه که به معنای انسان بودن است لمس می کنید؟ و از خواندن کارهای دیگر در شمال، من فکر می کنم که این دقیقا همان سوالاتی است که تلاش می کند تا خواننده را به آن فکر کند. اینها سوالاتی هستند که به نظر میرسد در کارهای دیگرش تأخیر دارد. به هر حال، به این داستان. هری آگوست مردی است که بارها و بارها با خاطرات کامل از تمام زندگی گذشته اش متولد شده است. همانطور که در یکی از زندگی خود میمیرد، یکی دیگر از نوع او، یک کالچاکرا را درگیر کرد و گفت که پایان جهان در حال آمدن است و سرعت آن را افزایش می دهد. هری سعی می کند دریابید که چرا سرعت آن بالا می رود و چه چیزی باعث پایان جهان می شود. آن واقعا جذاب است زیرا لایه های زیادی برای آنچه که در هر نقطه ای قرار دارد، وجود دارد. به همین دلیل است که نشان داده شده است و طرح ضخیم شدن قتل، خیانت و سوال مداوم از آنچه به معنای آن است ... من نمی توانم این حکم را پایان، زیرا واقعا در مورد آنچه که به معنای آن است. برای وجود در راه است که متفاوت از دیگران است. این مورد من مورد علاقه من نیست، اما من می دانم که چند بار آن را دوباره بازدید کنید. بسیار خوب بود و روایت فوق العاده بود.
مشاهده لینک اصلی
اولین پانزده زندگی هری اوت، رمان نویس انگلیسی بریتانی کلر شمالی است (نام مستعار کاترین وب). هری آگوست یک کالچاکرا است، یکی از مجموعه ای از افراد فوق العاده ای است که می میرند و فقط در یک لحظه در تاریخ دوباره تولد می شوند تا زندگی موازی زندگی کنند که به طور مداوم از همان مسیر حوادث تاریخی پیروی می کنند، گرچه تغییرات در زندگی خود را تجربه می کنند . هری حتی غیر معمول تر از آن است که او حافظه کامل دارد، دقیقا یادآوری جزئیات هر یک از زندگی قبلی خود را زمانی که او دوباره متولد شده است. خواننده هری در پایان زندگی یازدهم خود، هنگامی که از یک دختر جوان بازدید می کند، نیاز دارد تا او را به عقب بر گرداند، پیام فوری در مورد پایان جهان است. در سراسر کتاب، روایت از میان حوادث زندگی چندگانه هری و زندگی های گذشته که مربوط به مسیری است که او تصمیم می گیرد، به میان می آید، از میان می رود. شمال یک رمان جاه طلبانه ای نوشته است که به همه چیزهایی که باید انجام دهد، دست می یابد. قهرمان او دوست داشتنی است، هر چند که او ناقص است و به وسوسه کمک میکند. در بسیاری از زندگی های هری، او خیلی خوب عمل می کند، اما او همچنین بسیار زیاد بازی می کند، یک متفکر بدبینانه می شود، چندین بار خودکشی مرتکب می شود، اعتراف می کند که اعمالش باعث مرگ بسیاری از کالچاکرا شده است. تحقیقات گسترده شمال در مورد وقایع تاریخی اخیر در هر فصل آشکار است. او همچنین به بررسی تم های قدیمی مسافرت و اثرات تغییر گذشته می پردازد و تاثیر آن بر رفتار فردی را می داند که می دانند مرگ آنها نهایی نیست. پیگیری زندگی بعدی با دانشی که در زندگی قبلی به دست آورد، ممکن است ایده آل (اگر من فقط می دانستم آنچه که من می دانم در حال حاضر!)، اما هری ثابت می کند که این کاملا به همان اندازه موفق نیست که امیدوار باشد. این یک رمان درخشان با یک طرح بسیار اولیه و یک نقطه اوج عالی است. خوانندگان بیشتر از Claire North منتظرند.
مشاهده لینک اصلی
فرضیه من این است که من به این رمان کمی درباره مسافرتtimetime @ tales رجوع کردم. و قطعا در مورد کتاب دیگری درباره آخرالزمان (و یا پیشگیری از آن) خبری نیست. بنابراین پیدا کردن که من دوست داشتم این کتاب - آن را دوست داشت، در واقع - به عنوان یک کمی از تعجب آمد. هری اوت یک شخصیت فراموش نشدنی است (در اینجا وجود دارد پانوراما مربوط به spoiler کمی، اما اجازه دهید شما کتاب را بخوانید و دوباره به مسخره ام کن). هری متولد می شود، یک زندگی نسبتا غافلگیر کننده زندگی می کند (هری را متاسفم، کمی کسل کننده است) و می میرد. اما پس از آن، دوباره متولد شد. با تمام خاطرات زندگی قبلی اش. رد کردن، به حداقل می گویند. و دوباره و دوباره و ... همانطور که می توانید تصور کنید، عنوان را می توان به معنای واقعی کلمه تعریف کرد. هری یکی از معروف ترین افرادی است که زندگی خود را بارها و بارها می زند، یک شکل تناسخ، که هر دو را برکت و نفرین . خانم شمال سریع به درک تمام امکانات، هر دو مثبت و منفی است. آیا جاودانگی خسته کننده می شود؟ زندگی چطور است اگر همه چیز را می دانید که اتفاق می افتد؟ آیا کسی به بیش از حد و یا به مقدسات تبدیل می شود؟ آیا این تنها به نظر می رسد؟ هری شگفت انگیز است زیرا او کاملا کاملا طبیعی است - یک انسان کاملا مناسب، ناقص، معمولی (کمی ناباب و حتی) که با شرایط فوق العاده ای روبرو است. همه چیز آسان است که به کفش هایش بپیچد و با او راه برود، زیرا او پیچیدگی وجود خود را از بین می برد. آیا اولین زندگی پانزده هری هوروف می تواند تصویر بزرگتری را در بر بگیرد. اگرچه هریس، پرسشهای بنیادین موجه، جذاب است، اما در رویدادهای بزرگتر رخ داده است. دیگران مانند او هستند و آنها به یک روال تبدیل شده اند - اطلاعات را به جلو و عقب منتقل می کنند، یک شبکه نامرئی حمایت و گاهی اوقات حتی جوک های عملی را اجرا می کنند. از طریق آنها هری بیشتر در مورد قوانین زندگی عجیب و غریبش یاد می گیرد. و از طریق آنها، هری بیشتر از عصبانیت جاودان میبیند. آیا وجود آنها یک برکت یا یک زندان است؟ هریس نیز یک فویل کامل را به کار برد، کسی که به اندازه کافی هوشمندانه به پرسش از این پرسش ها پاسخ می دهد، بلکه به اندازه کافی شجاعانه عمل می کند. اولین پانزده زندگی زندگی زیبایی را گسترش می دهد: ابتدا درباره هری است، پس در مورد همسالانش است، و در نهایت، این مربوط به خود تاریخ است - و آنچه هری (یا هر چیزی) نقش در شکل دادن یا حفظ جهان است. این کتاب تمام قواعد فکری و تفکر علمی تخیلی بزرگ، اما مهمتر از همه، توسط شخصیت های باور نکردنی هدایت می شود. هری بسیار راحت است که با او همدردی کنید و بدانید که او یک همراه کامل برای سفر غیرممکن می شود. زندگی او (زندگی) و مرگ (مرگ و میر) به سرعت به خود ما تبدیل می شود.
مشاهده لینک اصلی
با شروع به گفتن این که من از همه ی داستان های علمی تخیلی کلر شمالی نهایت لذت را می برم، همه چیز را به دست می آورم (و مشتاقانه منتظر انتشار جدیدترین آن ها در ماه آگوست هستم). من تصمیم گرفتم که آنها را در نشریه چاپی بخوانم تا این اولین بار بود که من خواندن و نا امید نشدم. ابتدا لازم است امتیازاتی برای اصالت وجود داشته باشد (این بار به نظر می رسد که همه ی رمان هایش درست باشد). این قطعا یک طرح تازه و جذاب از زمان بندی سفر بود. و هنوز هم بهتر است آن را به خوبی اجرا شود. او به وضوح همه چیز را از طریق دقت در هنگام برنامه ریزی فکر می کرد و هر سوراخ پتانسیل بالقوه ای را در ایده خود با ساختن جهان درخشان و جامع، کنار گذاشت. تا آنجا که من تقریبا می توانم باور کنم که این نوع «سفر» واقعا امکان پذیر بود. چندین توضیح علمی درباره چیزهایی وجود داشت که نمیدانستم، اما به طریقی نوشته شده بود که بر روی درک من از طرح کتاب و جهت آن تاثیر نگذاشت. نه همیشه در کتاب های علمی تخیلی. این کتاب واقعا من را مینوشید و من خودم را به طور انحصاری خواندم، هر چند من یک رمان فانتزی حاوی اژدها در همان زمان داشتم. کمال و توصیه به این کتاب به خودی خود است. اوج داستان نیز جالب توجه بود. در مورد علامت 85٪، کمی نگران بودم، زیرا به نظرم به نظر من به هیچ وجه سریع به نظر من نرسیده بود و من نگران این بود که کمی عجله داشته باشم. با این حال زمانی که من در اوج داستان قرار گرفتم، اگر چه مدت طولانی آن را ندیده بودم، خودم راضی بودم. من هنوز نمیتوانم این کار را انجام دهم، اما بدون آنکه متوجه شوم. من فکر می کنم که روش غیر خطی که نویسنده از طریق تمام زندگی هری به من پیاده کرد، تمام اطلاعاتی را که مورد نیاز بود احساس کردم، انجام میداد. نتیجه آن را فراهم می کند. در جنبه داستان این کتاب 4 ستاره را به جای پنج ستاره برای من ساخته بود و این رابطه بین هری و وینسنت بود. من اشتباه کردم من نمی توانستم فهمیدم که چرا هری احساس وفاداری به وینسنت کرد و می توانستم بفهمم که چطوری پس از وسوسه انگاری وینسنت با هری بود. این باعث شد که من احساس نارضایتی کنم. با این حال، این قطعا یک کتاب برنده است و هرچه زودتر بتوانم بقیه کتابهای علمی تخیلی را بخوانم. قطعا یک کتاب می تواند به خوانندگان علمی تخیلی و / یا هیجان انگیز توصیه کند.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب پانزده زندگی اول هری آگوست
اما در انتهای زندگیِ یازدهمش، دختربچه‌ای به بسترِ مرگش می‌آید و می‌گوید که باید «پیغامی به گذشته» بفرستد: «دنیا به آخر میرسد؛ مثلِ همیشه… اما سریع‌تر از قبل».
این قصه‌ی کاری است که هری آگوست پس از این خبر انجام می‌دهد و قصه‌ی کاری که پیش از آن انجام داده؛ تلاشش برای نجاتِ گذشته‌ای که اجازه ندارد تغییر بدهد و آینده‌ای که نباید بگذارد تغییر کند.
خرید کتاب پانزده زندگی اول هری آگوست
جستجوی کتاب پانزده زندگی اول هری آگوست در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
من بیشتر از این لذت بردم. این اولین بار من گوش دادن به صدا بود، و بین این و لمس، راوی به من احترام ناب محمدی را به دست آورده است. او فوق العاده بود. اولین بار که من این را خواندم، آن را دوست داشتم و سه ستاره به آن دادم، اما به نظر نمی رسید استثنایی، فقط تحریک کننده و سرگرم کننده. من واقعا این را دوست دارم. من شروع به فکر کردن به این نکته کرده ام که سبک نوشتن او برخی از استفاده ها را به طور کامل از آن قدردانی می کند.من زمان سخت تر ردیابی زندگی خود را در صوتی، اما من متوجه شدم که این موضوع به اندازه من برای این زمان مهم نیست. من در واقع خودم را اغلب متوجه شدم که آیا تکرار یک زندگی بیش از حد باعث می شود شما را به زندگی دیگران را کاهش دهد. چیزی شبیه بهWell، من وقت ندارم که او را در این زمان صرفه جویی کنم. من باید جای دیگری باشم @ آیا این اتفاق می افتد؟ آیا شما با آنچه که به معنای انسان بودن است لمس می کنید؟ و از خواندن کارهای دیگر در شمال، من فکر می کنم که این دقیقا همان سوالاتی است که تلاش می کند تا خواننده را به آن فکر کند. اینها سوالاتی هستند که به نظر میرسد در کارهای دیگرش تأخیر دارد. به هر حال، به این داستان. هری آگوست مردی است که بارها و بارها با خاطرات کامل از تمام زندگی گذشته اش متولد شده است. همانطور که در یکی از زندگی خود میمیرد، یکی دیگر از نوع او، یک کالچاکرا را درگیر کرد و گفت که پایان جهان در حال آمدن است و سرعت آن را افزایش می دهد. هری سعی می کند دریابید که چرا سرعت آن بالا می رود و چه چیزی باعث پایان جهان می شود. آن واقعا جذاب است زیرا لایه های زیادی برای آنچه که در هر نقطه ای قرار دارد، وجود دارد. به همین دلیل است که نشان داده شده است و طرح ضخیم شدن قتل، خیانت و سوال مداوم از آنچه به معنای آن است ... من نمی توانم این حکم را پایان، زیرا واقعا در مورد آنچه که به معنای آن است. برای وجود در راه است که متفاوت از دیگران است. این مورد من مورد علاقه من نیست، اما من می دانم که چند بار آن را دوباره بازدید کنید. بسیار خوب بود و روایت فوق العاده بود.
مشاهده لینک اصلی
اولین پانزده زندگی هری اوت، رمان نویس انگلیسی بریتانی کلر شمالی است (نام مستعار کاترین وب). هری آگوست یک کالچاکرا است، یکی از مجموعه ای از افراد فوق العاده ای است که می میرند و فقط در یک لحظه در تاریخ دوباره تولد می شوند تا زندگی موازی زندگی کنند که به طور مداوم از همان مسیر حوادث تاریخی پیروی می کنند، گرچه تغییرات در زندگی خود را تجربه می کنند . هری حتی غیر معمول تر از آن است که او حافظه کامل دارد، دقیقا یادآوری جزئیات هر یک از زندگی قبلی خود را زمانی که او دوباره متولد شده است. خواننده هری در پایان زندگی یازدهم خود، هنگامی که از یک دختر جوان بازدید می کند، نیاز دارد تا او را به عقب بر گرداند، پیام فوری در مورد پایان جهان است. در سراسر کتاب، روایت از میان حوادث زندگی چندگانه هری و زندگی های گذشته که مربوط به مسیری است که او تصمیم می گیرد، به میان می آید، از میان می رود. شمال یک رمان جاه طلبانه ای نوشته است که به همه چیزهایی که باید انجام دهد، دست می یابد. قهرمان او دوست داشتنی است، هر چند که او ناقص است و به وسوسه کمک میکند. در بسیاری از زندگی های هری، او خیلی خوب عمل می کند، اما او همچنین بسیار زیاد بازی می کند، یک متفکر بدبینانه می شود، چندین بار خودکشی مرتکب می شود، اعتراف می کند که اعمالش باعث مرگ بسیاری از کالچاکرا شده است. تحقیقات گسترده شمال در مورد وقایع تاریخی اخیر در هر فصل آشکار است. او همچنین به بررسی تم های قدیمی مسافرت و اثرات تغییر گذشته می پردازد و تاثیر آن بر رفتار فردی را می داند که می دانند مرگ آنها نهایی نیست. پیگیری زندگی بعدی با دانشی که در زندگی قبلی به دست آورد، ممکن است ایده آل (اگر من فقط می دانستم آنچه که من می دانم در حال حاضر!)، اما هری ثابت می کند که این کاملا به همان اندازه موفق نیست که امیدوار باشد. این یک رمان درخشان با یک طرح بسیار اولیه و یک نقطه اوج عالی است. خوانندگان بیشتر از Claire North منتظرند.
مشاهده لینک اصلی
فرضیه من این است که من به این رمان کمی درباره مسافرتtimetime @ tales رجوع کردم. و قطعا در مورد کتاب دیگری درباره آخرالزمان (و یا پیشگیری از آن) خبری نیست. بنابراین پیدا کردن که من دوست داشتم این کتاب - آن را دوست داشت، در واقع - به عنوان یک کمی از تعجب آمد. هری اوت یک شخصیت فراموش نشدنی است (در اینجا وجود دارد پانوراما مربوط به spoiler کمی، اما اجازه دهید شما کتاب را بخوانید و دوباره به مسخره ام کن). هری متولد می شود، یک زندگی نسبتا غافلگیر کننده زندگی می کند (هری را متاسفم، کمی کسل کننده است) و می میرد. اما پس از آن، دوباره متولد شد. با تمام خاطرات زندگی قبلی اش. رد کردن، به حداقل می گویند. و دوباره و دوباره و ... همانطور که می توانید تصور کنید، عنوان را می توان به معنای واقعی کلمه تعریف کرد. هری یکی از معروف ترین افرادی است که زندگی خود را بارها و بارها می زند، یک شکل تناسخ، که هر دو را برکت و نفرین . خانم شمال سریع به درک تمام امکانات، هر دو مثبت و منفی است. آیا جاودانگی خسته کننده می شود؟ زندگی چطور است اگر همه چیز را می دانید که اتفاق می افتد؟ آیا کسی به بیش از حد و یا به مقدسات تبدیل می شود؟ آیا این تنها به نظر می رسد؟ هری شگفت انگیز است زیرا او کاملا کاملا طبیعی است - یک انسان کاملا مناسب، ناقص، معمولی (کمی ناباب و حتی) که با شرایط فوق العاده ای روبرو است. همه چیز آسان است که به کفش هایش بپیچد و با او راه برود، زیرا او پیچیدگی وجود خود را از بین می برد. آیا اولین زندگی پانزده هری هوروف می تواند تصویر بزرگتری را در بر بگیرد. اگرچه هریس، پرسشهای بنیادین موجه، جذاب است، اما در رویدادهای بزرگتر رخ داده است. دیگران مانند او هستند و آنها به یک روال تبدیل شده اند - اطلاعات را به جلو و عقب منتقل می کنند، یک شبکه نامرئی حمایت و گاهی اوقات حتی جوک های عملی را اجرا می کنند. از طریق آنها هری بیشتر در مورد قوانین زندگی عجیب و غریبش یاد می گیرد. و از طریق آنها، هری بیشتر از عصبانیت جاودان میبیند. آیا وجود آنها یک برکت یا یک زندان است؟ هریس نیز یک فویل کامل را به کار برد، کسی که به اندازه کافی هوشمندانه به پرسش از این پرسش ها پاسخ می دهد، بلکه به اندازه کافی شجاعانه عمل می کند. اولین پانزده زندگی زندگی زیبایی را گسترش می دهد: ابتدا درباره هری است، پس در مورد همسالانش است، و در نهایت، این مربوط به خود تاریخ است - و آنچه هری (یا هر چیزی) نقش در شکل دادن یا حفظ جهان است. این کتاب تمام قواعد فکری و تفکر علمی تخیلی بزرگ، اما مهمتر از همه، توسط شخصیت های باور نکردنی هدایت می شود. هری بسیار راحت است که با او همدردی کنید و بدانید که او یک همراه کامل برای سفر غیرممکن می شود. زندگی او (زندگی) و مرگ (مرگ و میر) به سرعت به خود ما تبدیل می شود.
مشاهده لینک اصلی
با شروع به گفتن این که من از همه ی داستان های علمی تخیلی کلر شمالی نهایت لذت را می برم، همه چیز را به دست می آورم (و مشتاقانه منتظر انتشار جدیدترین آن ها در ماه آگوست هستم). من تصمیم گرفتم که آنها را در نشریه چاپی بخوانم تا این اولین بار بود که من خواندن و نا امید نشدم. ابتدا لازم است امتیازاتی برای اصالت وجود داشته باشد (این بار به نظر می رسد که همه ی رمان هایش درست باشد). این قطعا یک طرح تازه و جذاب از زمان بندی سفر بود. و هنوز هم بهتر است آن را به خوبی اجرا شود. او به وضوح همه چیز را از طریق دقت در هنگام برنامه ریزی فکر می کرد و هر سوراخ پتانسیل بالقوه ای را در ایده خود با ساختن جهان درخشان و جامع، کنار گذاشت. تا آنجا که من تقریبا می توانم باور کنم که این نوع «سفر» واقعا امکان پذیر بود. چندین توضیح علمی درباره چیزهایی وجود داشت که نمیدانستم، اما به طریقی نوشته شده بود که بر روی درک من از طرح کتاب و جهت آن تاثیر نگذاشت. نه همیشه در کتاب های علمی تخیلی. این کتاب واقعا من را مینوشید و من خودم را به طور انحصاری خواندم، هر چند من یک رمان فانتزی حاوی اژدها در همان زمان داشتم. کمال و توصیه به این کتاب به خودی خود است. اوج داستان نیز جالب توجه بود. در مورد علامت 85٪، کمی نگران بودم، زیرا به نظرم به نظر من به هیچ وجه سریع به نظر من نرسیده بود و من نگران این بود که کمی عجله داشته باشم. با این حال زمانی که من در اوج داستان قرار گرفتم، اگر چه مدت طولانی آن را ندیده بودم، خودم راضی بودم. من هنوز نمیتوانم این کار را انجام دهم، اما بدون آنکه متوجه شوم. من فکر می کنم که روش غیر خطی که نویسنده از طریق تمام زندگی هری به من پیاده کرد، تمام اطلاعاتی را که مورد نیاز بود احساس کردم، انجام میداد. نتیجه آن را فراهم می کند. در جنبه داستان این کتاب 4 ستاره را به جای پنج ستاره برای من ساخته بود و این رابطه بین هری و وینسنت بود. من اشتباه کردم من نمی توانستم فهمیدم که چرا هری احساس وفاداری به وینسنت کرد و می توانستم بفهمم که چطوری پس از وسوسه انگاری وینسنت با هری بود. این باعث شد که من احساس نارضایتی کنم. با این حال، این قطعا یک کتاب برنده است و هرچه زودتر بتوانم بقیه کتابهای علمی تخیلی را بخوانم. قطعا یک کتاب می تواند به خوانندگان علمی تخیلی و / یا هیجان انگیز توصیه کند.
مشاهده لینک اصلی